%0 Journal Article %T جایگاه کاندینسکی در نزاع میان صورت و محتوا %J نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی %I دانشگاه تهران دانشکدگان هنرهای زیبا %Z 2228-6039 %A نصری, امیر %A عالی, مرضیه %D 2013 %\ 06/22/2013 %V 18 %N 2 %P 1-13 %! جایگاه کاندینسکی در نزاع میان صورت و محتوا %K واژه های کلیدی صورت %K محتوا %K ابژکتیو %K سوبژکتیو %K زیبایی¬شناسی تنظیمی %K زیبایی¬شناسی ذاتی %R 10.22059/jfava.2013.36381 %X چکیده نقد انتزاع در هنر به شیوه­های گوناگونی صورت می­پذیرد. بدین دلیل که در نقاشی انتزاعی فرم و صورت جایگزین ابژه­های ملموسِ این- جهانی می­گردند. به طور کلی می­توان نقد هنر انتزاعی را به دو دیدگاه اساسی تقسیم نمود: از دیدگاه زیبایی­شناسی فرمالیستی و از دیدگاه زیبایی شناسی محتواگرای ذاتی. فرمالیسم از نظریه­ی کانت مبنی بر ابژه­ی بدون علقه و غاییت بدون غایت سرچشمه گرفته و در آرای نظریه­پردازانِ پساکانتی گسترش یافته است. فرمالیست­ها معتقد بودند که عاطفه­ی زیبایی­شناختی تنها از صورت هنر ناشی می­شود و خود، محتوای هنر است. در مقابل این نظریه، زیبایی­شناسی ذاتی هگلی قرار می­گیرد. از منظر هگل، عالی­ترین صورت­های هنری بیانگر محتوای درونی­اند. هگلی­ها با تأکید بر ویژگی بیانگر هنر، تغیّرات ناشی از از روح دوران را مسبب تحول سبک و صورت در هنر دانسته­اند. با در نظر داشتن این دو دیدگاه این پرسش مطرح می­شود که کاندینسکی، که از طلایه­داران جریان انتزاع در دوره­ی مدرن می­باشد به کدام دسته تعلق دارد؟ آیا آثار کاندینسکی در زمره­ی آفرینش­های معناگرا قرار می­گیرد و یا صرفاً بازی­های زیبای فرم و رنگ هستند؟ این مقاله حین بررسی زیبایی شناسی فرمالیستی و ذاتی، به تحلیل آرا و اندیشه­های کاندینسکی پرداخته و از این رهگذر به تبیین موضع خاص کاندینسکی در نزاع میان صورت و محتوا می­پردازد. %U https://jfava.ut.ac.ir/article_36381_81a6cfbc70cf83be3df345ef2654d854.pdf