%0 Journal Article %T تألیف و تفرُّد در نقاشی مکتب اصفهان %J نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی %I دانشگاه تهران دانشکدگان هنرهای زیبا %Z 2228-6039 %A آقائی, عبدالله %D 2022 %\ 05/22/2022 %V 27 %N 1 %P 29-39 %! تألیف و تفرُّد در نقاشی مکتب اصفهان %K مکتب نگارگری اصفهان %K تألیف %K تفرد %K صادقی‌بیک‌ %K رضا عباسی %R 10.22059/jfava.2021.327984.666768 %X در این مقاله از رویکردی جامعه‌شناختی و با تمرکز بر مناسباتِ تولیدیِ هنر به مسئلة امکانِ پیدایش نقاش در مقام «مؤلف» در نگارگری مکتب اصفهان پرداخته‌شده ‌است. با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، ازیک‌سو اسنادِ تاریخیِ شیوة تولید نقاشی در آن دوران و از سوی دیگر مضامین و فرم آثار نگارگران صاحب ‌سبک آن مکتب موردبررسی قرارگرفت. مطابق شواهد تاریخی در کتابخانه‌های درباری این دوران همچنان مزد به شکلی بی‌واسطه در ازای مدتِ خدمت به نیرویِ کار نقاشِ ماهر تعلق‌می‌گرفت. بنابراین در این زمینه «تألیف» بیش از آفرینش خلاقانه به معنای تجمیع و تکمیل بود. از میانه‌های عهد صفوی با افزایش حامیان و کاهش انحصار در تولید نقاشی و شکل‌گیری وساطتی محدود میان «عرضه» و «تقاضای» هنر، جریانی در نقاشی ایرانی تقویت‌شد که می‌‌توانست به‌صورت نسبی شرایط را برای رشد استقلالِ رسانه‌ای و خلاقیت فردی فراهم‌کند. در این جریان دیدِ فردی و «اینجا و اکنون» نقاش اهمیت بیشتری یافت و «چهره‌ها» و «رقم‌ها» بیش‌ازپیش در آثار ظاهر شدند. برخی آثار برجامانده به‌این سبک در کارستانِ نقاشانی چون صادقی‌بیک‌افشار، رضاعباسی و معین مصور نشان‌دهندة بارقه‌هایی از تعریفِ نقاش به‌مثابه «مؤلف» است، بارقه‌هایی که اگرچه در زمینة اقتصادِ هنر آن دوران امکان تعمیق نیافت، اما امکان پیدایش سبکی متمایز را در سنت نگارگری مجسم‌ساخت. %U https://jfava.ut.ac.ir/article_87494_a9ade51ea257617f89d26eb4764d56f4.pdf