دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
تحلیل هنر تعاملی با رویکرد پدیدار شناسانه از منظر مرلوپونتی
5
12
FA
محمد جواد
صافیان
عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
mohammadjawadsafian@gmail.com
هما
نوزاد
دانشگاه آزاد همدان
homanozad@gmail.com
حسین
اردلانی
0000-0002-4390-3862
عضو هیات علمی گروه هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
h.ardalani@yahoo.com
10.22059/jfava.2018.249001.665847
مرلوپونتی یکی از نو آورترین فیلسوفان قرن بیستم بوده که ماندگارترین افادات وی به فلسفه در زمینه ادراک یا به بیان دقیق تر پدیدارشناسی ادراک است. در این پژوهش قصد بر این است با بررسی آرای فلسفی مرلوپونتی مروری داشته باشیم بر مسئله ادراک. با مطرح شدن ادراک، نقش فضا، بدن، دیگری و تجربه پر رنگ تر می شود و متعاقباً جایگاه مخاطب، صرفاً به عنوان "مخاطب" از بین می رود و در بستری از شبکه های متعدد شکل پذیری و شکل دادن قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پیدا کردن شاخصه های مشترک بین فلسفه مرلوپونتی و هنر تعاملی است. برای نائل آمدن به این هدف پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. که در آن محقق به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی مسئله پرداخته و سپس آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و درنهایت به این نتیجه رسیده است که در هنر تعاملی مخاطب دیگر تنها یک نظاره گر صرف نیست بلکه با انجام کنش، خود در فرآیند خلاق تولید اثر شرکت می کند. می توان گفت همانگونه که مرلوپونتی در نظراتش بیان می کند، در هنر تعاملی، تمایزی میان سوژه و ابژه نیست و هر دو در تعامل با هم است که شکل می یابند.
مرلوپونتی,ادراک,هنر تعاملی,اینتراکتیو آرت,مخاطب
https://jfava.ut.ac.ir/article_68755.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68755_8c4b6ee5e217d2887dab34b6b71853ef.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
جهان متن و زیبایی شناسی دریافت در پوئتیک ارسطو و پوئتیک مدرن امبرتو اکو
13
20
FA
فاطمه
رحیمی
عضوهیات علمی دانشگاه پیام نور
fatemeh.rahimi@pnu.ac.ir
10.22059/jfava.2018.235500.665665
یکی از مهمترین موضوعات در تحلیلهای فلسفی و نقد آثار هنری توجه به موقعیت مخاطب و نقش او در فرایند خلق اثر هنری است. در تاریخ فلسفه، ارسطو نخستین اندیشمندی است که در تبیین آراء فلسفی خود در پوئتیک ضمن توجه به ساختار متن و موقعیت هنرمند نخستین مبانی توجه به موقعیت مخاطب و زیباییشناسی دریافت را ارائه نمودهاست. در فلسفه معاصر و زیباشناسی مدرن نیز اُمبرتو اِکو ضمن اذعان به اهمیت پوئتیک ارسطو در تاریخ زیباییشناسیِ دریافت، به بحث از توان تفسیری متن و نقش مخاطب پرداخته و در اثر گشوده نقدی جامع از هنر و زیباشناسی مدرن ارائه داده است. نویسنده در اینمقاله با روشیتوصیفی ـ تحلیلی ضمن بررسی آراء زیباییشناسیِ دریافت از دیدگاه ارسطو و امبرتو اکو، فرایند خوانش متن و موقعیت مخاطب را هم در پوئتیک ارسطو و هم در پوئتیک مدرن امبرتو اکو مورد واکاوی و تحلیل قرار داده است. هدف از این پژوهش واکاوی فلسفی «جهان متن»، قابلیت تفسیری آن و نقش مخاطب در فرآیند خلق اثر در تاریخ فلسفهی هنر است. نتایج پژوهش بیانگر اهمیت توجه به استراتژی متن، استراتژی مخاطب و نقش او در فرآیند خوانش اثرهنری در زیباشناسی کلاسیک و زیباییشناسی مدرن است.
کلید واژگان: «زیباییشناسی دریافت»,«پوئتیک»,«پوئتیک مدرن»,«مخاطب»,«جهان متن»
https://jfava.ut.ac.ir/article_68756.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68756_137ab59beafe3a32bf5fe76edf38627a.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
اثر هنری بهمثابه کالای هنری در مواجهه با امر تکنولوژیک
21
28
FA
محمدرضا
باقری لری
دانشجوی پژوهش هنر دانشکده پژوهشهای عالی هنر و کارآفرینی- دانشگاه هنر اصفهان
mrbagherilori@yahoo.com
نادر
شایگان فر
استادیار دانشکده پژوهشهای عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان
nader_sh790@yahoo.com
اصغر
کفشچیان مقدم
عضو هیئت علمی دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا
kafshchian@yahoo.com
10.22059/jfava.2017.220092.665560
در قرون اخیر رشد تکنولوژی به نحوی بوده که بطور پیوسته برای بشر معیشت بهتر را در پی داشته و توانسته خود را در بسیاری از وجوه زندگی ازجمله هنر به منصه ظهور برساند. همچنین در به چالش کشیدن هنر از مفاهیم سنت گرایانه به مفهومی نو تأثیر تأملبرانگیزی داشته است. بهگونهای که به مدد آن آثار هنری قابلیت بازتولید یافته و از این طریق در دسترس توده مردم قرارگرفته است. این مقاله در جهت تبیین مسئله نفوذ تکنولوژی در هنر و کالایی شدن اثر هنری از طریق تولید انبوه و بازتولید مکانیکی به طرح موضوع پرداخته و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بازخوانی روابط جامعه ی تکنولوژیک و هنر از طریق اختلاط هنر و زندگی روزمره، می پردازد. بازتولید اثر هنری در جامعهای رخ میدهد که تکنولوژی و نظام سرمایهداری در آن فراگیر شده است پس در چنین جامعهای تولید برای مصرف صورت می گیرد و در پی فرآیند تولید نظام مبادله و بازار شکل مییابد. این مکانیسم متأثر از تکنولوژی، منجر به تغییر در ماهیت هنر و کیفیت تولیدات هنری میگردد تا به آنجا که هنر با زندگی روزمره پیوند ناگسستنی خورده و جزء لاینفک آن محسوب میشود و نتیجتاً هنرمند بهعنوان یک تولیدکننده کالای هنری با تکثیر و انبوهسازی، قالب اثر هنری را دگرگون میسازد.
تکنولوژی,تولید,اثر هنری,کالا,اصالت هنر
https://jfava.ut.ac.ir/article_68757.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68757_56b46929b84ffb8fe1b9801235e2d7b4.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
شیوه تبریز مکتب ترکمان
29
40
FA
یعقوب
آژند
10.22059/JFAVA.2014
استاد گروه گرافیک و عکاسی ، دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
yazhand@ut.ac.ir
10.22059/jfava.2018.68758
کانون هنری تبریز در سالهای ۸۹۶-۸۸۳ ﻫ یعنی سالهای سلطنت سلطان یعقوب آق قویونلو، بدیل کانون هنری هرات در زمان سلطان حسین بایقرا (۹۱۱-۸۷۵ ﻫ) بود. پیش از همه، کانون هنری سلطان یعقوب، مجالس و محافل ادبی و هنری و علمی او و هنرپروران و هنرمندان زمان وی پژوهیده شد. تتبع آثار بازمانده از این دوره، نسخه نگارهها، عمارات، مرقعات و غیره، از ملزومات بود. ویژگیهای این آثار و کیفیت تولید آنها که جملگی در رقابت با مکتب هرات صورت میگرفت، فحص شد. نتایج حاصله، بویژه در مورد هنرمندان و تولیدات دو کانون هنری تبریز و هرات حاکی از آن بود که بین این دو کانون، رقابتی پنهان و عیان، در کار بود. ارتباط دوستانه و مودت آمیز سلطان یعقوب با دربار سلطان حسین بایقرا، در نتایج حاصله نقشی در خور داشت. در این بررسی و پژوهش، از روش تجزیه و تحلیل یافتهها و دادهها، با کیفیت چند و چونی و بازیافت جزئیات برآمده از سه فرآیند در هم تافته وصف (چیستی) ارزیابی (چگونگی) و تحلیل (چرایی) استفاده شده است. با این روش استقرایی و رویکرد علمی، تصویری گویا و کل نما از کانون هنری تبریز در دوره سلطان یعقوب آق قویونلو فراز آمد.
شیخی یعقوبی,مرقعات سلطان یعقوب,درویش محمد,عبدالرحیم انیسی,سلطان محمد,عبدالکریم خوارزمی
https://jfava.ut.ac.ir/article_68758.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68758_338c980395e1c728d463ceedd708f560.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
مقایسه تطبیقی پیکره های ایستاده فتحعلی شاه قاجار به رقم مهر علی با پیکره های انسانی در هنر سغدی
41
50
FA
سهیلا
نمازعلیزاده
دانشگاه الزهرا
so.alizadeh@gmail.com
ابوالقاسم
دادور
استاد دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا
ghadadvar@yahoo.com
10.22059/jfava.2018.249073.665845
مهرعلی، یکی از نگارگران عصر فتحعلیشاه قاجار، در برخی از آثار خود، پیکره ایستاده پادشاه را با کمر باریک، شانههای پهن و عصای مرغنشان در دست راست مینمایاند. سغد، از سرزمینهای ایران باستان نیز در آثاری مانند سکه، سپر چوبی و نقاشیهای دیواری، پیکرههایی مزین به جواهرات، کمر باریک، شانههای پهن و عصای مرغنشان در دست راست معرفی میکند که شیوه روایی برخی از آنها متأثر از ادبیات حماسی شاهنامه است. تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است: معناشناختی عناصر نمادین یکسان بکار رفته در آثار مورد پژوهش چیست؟ نوشتار ﺣاﺿر به شرح هشت تصویر و تطبیق آنها با متن دینی- اخلاقی گاهان و شاهنامه میپردازد و تلاش دارد تا با بررسی جنبههای گوناگون خشَترویریه، مظهر سیطره قدرت خدا نزد ایرانیان باستان و فّره کیانی یکی از نمادهای قدرت و عطیه الهی است. شیوهی گردآوری اطلاعات به طریق اسنادی و کتابخانهای بوده و با روش تحلیلی و توصیفی– تاریخی، بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که الگوهای بصری و مفهومی پیکرهنگارههای فتحعلیشاه قاجار به رقم مهرعلی و پیکرههای انسانی هنر سغدی، تلفیقی از ادبیات حماسی شاهنامه فردوسی با اندیشه فلسفی ایران باستان است و بر اقتدار و مشروعیت حکومت ایزدی پادشاه دلالت دارد.
"مهرعلی","پیکرنگاری درباری فتحعلی شاه قاجار","هنر سغدی","خشَترویریه","فّره کیانی"
https://jfava.ut.ac.ir/article_68759.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68759_df9cbd1c0f113c8413391f59e12de2e7.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
تحلیلی بر آیین قربانی میترا و نمادهای آن بر اساس آثار هنری
51
60
FA
یوسف
منصورزاده
رئیس مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی
mansoorzade@yahoo.com
مینو
بهفروزی
فاغ التصیل کارشناسی ارشد پژوهش هنر
mb_1334@yahoo.com
مینو
بهفروزی
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد
mb1334@yahoo.com
10.22059/jfava.2018.248604.665840
قربانی، یکی از معروف ترین مناسک دینی و مذهبی در طول تاریخ است؛ که در اکثر ادیان، به شکلی برگزار می گردد. مناسک قربانی، اعمالی است که انسان با یک سلسله اعمال، هدایایی به پیشگاه خدایان تقدیم می نماید. قربانی گاو، به دست میترا، مهم ترین نکته در آئین میترا است. این صحنه، در تمام عبادتگاه های کشف شده آیین میترا تکرار می شود. قربانی گاو، برای حاصلخیز نمودن زمین، برای اولین بار در تاریخ بشر در مکتب میترا متداول شد و بعدها به ادیان دیگر کشیده شد. پیروزی خیر، موضوع اساسی غالب نقش های مهری است. اصولاً در کشتن گاو، مساله آفرینش است، یعنی مرگ و رستاخیز؛ موضوعی که همه ساله تجدید می شود.<br /> این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی است که هدف آن تجزیه و تحلیل فلسفه قربانی در آئین میترا که با توجه به آثار هنری به جای مانده در سرزمینهای اروپایی است . و نتیجه می گیرد که نقوش برجسته در صحنه های قربانی میترا بیانگر مفاهیم نجومی ، تجسم کیهان ، نجات و رستگاری انسان و برکت و تداوم حیات می باشد که همه و همه ناشی از تاملی عمیق بر پیچیدگیهای ارتباط میان تمام موجودات است.
میترائیسم,میترای رومی,نقش برجسته,تاورکتونی,رستگاری
https://jfava.ut.ac.ir/article_68760.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68760_435fec24b69592344fe82d239bcdffab.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
شیوه تصویرگری نسخ خطی کتاب «تشریح بدن « منصوری و تاثیر آن بر کتب تشریح بدن غربی و ژاپنی
61
70
FA
علی رضا
طاهری
0000-0001-5798-4037
دانشکده هنر و معماری دانشگاه سیستان و بلوچستان
artaheri@arts.usb.ac.ir
10.22059/jfava.2018.245180.665802
نسخه خطی کتاب «تشریح بدن» نوشته منصور بن الیاس دارای اهمیت ویژه ای است زیرا هیچگونه تصویرسازی تشریح کامل بدن انسان، پیش از رساله پزشکی وی در جهان اسلام، به دست نیامده است. تاریخ تالیف رساله وی با عنوان «تشریح بدن» را سال 799 هجری می دانند. هدف مقاله بررسی تصاویر نسخه های موجود در کتابخانه ملی پزشکی آمریکا، کتابخانه ملی فرانسه و کتابخانه دانشگاه کمبریج به طور خاص بوده و سپس نمونه هایی از نسخ غربی و ژاپن برای مقایسه به طور اختصار آورده می شود. سوال این است که: شیوه تصویرسازی نسخه های کتاب «تشریح بدن» منصوری دارای چه کیفیت بصری بوده و چه تاثیری بر سایر کتب تشریح بدن گذاشته است؟ با اینکه شش تصویر تشریحی از بدن در این نسخه وجود دارد ولی به دلیل نشان دادن شفاف اجزای داخلی بدن و شیوه ترسیم بدن در وضعیتی خاص، قابل توجه و متشخص است. اگرچه سایر تصاویر این نسخه از نسخه های غربی قبل یا زمان خود الهام گرفته ولی برخلاف شیوه آنها توضیحات و نوشته ها در داخل و خارج بدن، هم سان و همردیف با اعضای بدن قرار گرفته اند و همین شیوه است که به عنوان شیوه «تشریح منصوری» بر روی نسخ غربی قرون هفدهم و هجدهم تاثیر گذاشته است. روش تحقیق توصیفی است.
نسخ خطی پزشکی,تشریح بدن,آناتومی,منصوربن الیاس,تصویرگری
https://jfava.ut.ac.ir/article_68761.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68761_739dc6e1815610d95eaf9fd78a48f933.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
بررسی انسان شناختی نقوش سفال «کلپورگان» سراوان
71
80
FA
مینا
شیرانی
دانشکده معماری و هنر سیستان و بلوچستان
minashirany@gmail.com
اصغر
ایزدی جیران
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز
a.izadijeiran@ut.ac.ir
برایان
اسپونر
استاد گروه انسان شناسی دانشگاه پنسیلوانیا
spooner@pardis.sas.upenn.edu
مریم
کوهستانی
استاد مدعو دانشگاه هنر اصفهان
maryam.kuhestani@gmail.com
10.22059/jfava.2018.249825.665854
مقالۀ حاضر در نظر دارد به بررسی و فهم نقوش تزیینی سفال «کلپورگان» از دیدگاه فرهنگ و جامعه آفریننده اش بپردازد. سفال کلپورگان دست ساختۀ فکر و اندیشه زنان بلوچ است و گسترۀ مادی و معنوی بسیاری را از فرهنگ بلوچ در خود جای داده است. این مقاله با رویکرد انسان شناسی هنر یه دنبال پاسخ این پرسش که: معانی فرهنگی نقوش سفال های کلپورگان برای سازندگان آنها چیست؟ در این پژوهش توصیفی-تحلیلی نویسنده با تکیه بر مشاهدات و پژوهش های میدانی -که از طریق مصاحبه، عکسبرداری ،فیلم برداری و مشاهده مشارکتی انجام شده - کوشیده است که در میان نظریه های مختلف انسان شناسی هنر با استفاده از نظریه هنر به مثابه نظامی معناشناختی،نقوش را در چارچوب فرهنگ بلوچ تحلیل و بررسی کند.نویسنده ابتدا به تحلیل شکلی و سبکی نقوش پرداخته، سپس برای بازنمایی شکلی معنا، به دیگر آثار هنری منطقه همچون سوزندوزی،گلیم و سفالینه های باستانی جهت رمزگشایی اشکال و طرح ها رجوع کرده است.<br /> نتایج پژوهش نشان می دهد که 1. این نقوش بازنمود آداب، رسوم، اعتقادات، باورها و به طور کلی بازنمود سطوح مختلفی از فرهنگ جامعۀ کلپورگان است و 2. زنان سفالگر منطقه، به منظور انتقال و حفظ و تداوم و بازتولید این فرهنگ به ساخت سفالینه های منقوش اشتغال دارند.
انسان شناسی هنر,بررسی معناشناختی,فرهنگ بلوچ,سفال,کلپورگان,نقوش
https://jfava.ut.ac.ir/article_68762.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68762_f44156fc82d47944dbb7f4001dabfade.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
ارزیابی اثرگذاری نقاشی های معاصرتهران بر شهروندان با تاکید بر سه رویکرد غالب: یادمانی، انتزاعی،شبیهسازی
81
90
FA
امین
ابراهیمی دهکردی
عضو هیئت علمی دانشگاه مازیار - گروه معماری و شهرسازی
i.ebrahimiamin@gmail.com
سارا
سعادت فرد
مدرس مدعو گروه هنر - نقاشی - دانشگاه علمی کاربردی کرج
sara_saadatfard@yahoo.com
10.22059/jfava.2018.243633.665764
امروز سیمای کلانشهر تهران مخدوش و به لحاظ هویتمندی و برقراری ارتباط با شهروندان بسیار ضعیف است. منظر شهری ارتباط مستقیم با جدارهای شهری داشته و از این بعد میتوان اهمیت دیوارنگاریها را موردبررسی قرارداد. نقاشیهای دیواری میتوانند در کنار ارتقا کیفیت محیط، ابزاری برای انتقال مضامین هویتی، مذهبی، فرهنگی، و ... باشند. فرضیه پژوهش آن است که نقاشیهای با مضامین انتزاعی و تکنیکهای اجرایی جدیدتر نسبت به سایر رویکردهای اعمالشده ، به لحاظ انسجام و هویتمندی و تأثیر بر شهروندان موفقترند. پژوهشهایی که تاکنون صورت پذیرفته بیشتر جنبههای فنی و قابلیتهای تکنیکی را بررسی کردهاند، این پژوهش بهصورت تخصصی سه رویکرد غالب نقاشیهای دبواری معاصر را مورد ارزیابی قرار داده و سعی نموده به این سؤال بنیادی پاسخ دهد که: کدامیک از رویکردهای سهگانه نقاشی دیواری معاصر تهران از دیدگاه شهروندان موفقتر می باشد؟<br /> ماهیت پژوهش کاربردی و داده اندوزی به روش پیمایش و توزیع پرسشنامه بوده است، لذا تعداد 300 پرسشنامه در مناطق مختلف تهران توزیع شد، نتایج حاصل بیانگر این موضوع بود که نقاشیهای دیواری متأخر از دیدگاه شهروندان در سنجههای مورد ارزیابی، وضعیت مطلوبی نسبت به آثار پیش از خود دارد، همچنین اولویتهای شهروندان درزمینه موضوع نقاشی دیواری به ترتیب: رویکردهای انتزاعی، شبیهسازی و یادمانی میباشد.
نقاشی دیواری,هویتمندی,رویکرد انتزاعی,رویکرد شبیهسازی,رویکرد یادمانی,تهران
https://jfava.ut.ac.ir/article_68763.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68763_46148793f1333dc0fbebc0fb6ec11f56.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
مطالعه تطبیقی-توصیفی نگاره های کتاب آرایی کلیمیان ایران در عصر صفویه با نمونه های مکتب اصفهان در سده 11 ه.ق
91
102
FA
سمانه
صادقی مهر
پژوهشگر آزاد
sadeghimehr.s@gmail.com
علی اصغر
میرزایی مهر
هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ
aa.mirzaeimehr@ust.ac.ir
حمید
فرهمند بروجنی
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان
h.farahmand@aui.ac.ir
10.22059/jfava.2018.68764
همزمان با تشکیل تمدن ایرانی حضور ادیان مختلف آسمانی بخشی از ساختار اجتماعی هر دوره از این سرزمین را شامل شده است. از این رو از دیرباز کلیمیان ایران نیز ، قسمتی از فرهنگ این سرزمین را شکل داده اند. در این میان نوع نگاه و نحوۀ برخورد حکومت مرکزی صفویان با هنر و فرهنگ مذاهب، بویژه کلیمیان، قابل تامل و بررسی است که بیش از هرچیز به فضای حاکم بر اصفهان در سده 11 ه.ق برمی گردد. همچنین نوع خاصی از فرهنگ زبانی و هنری کلیمیان شکل می گیرد که به فارسیهود مشهور است. هنر فارسیهود برگرفته از کتاب آرایی این اقلیت دینی در ایران می باشد. از ادبیات خاص کلیمیان ایران در آن دوران، نوع ویژه ای از کتاب آرایی فارسیهود متشکل از زبان عبری و نگارگری این عصر شکل گرفته، که خاص این دوران است. این پژوهش برمبنای روش شناسی خود از نظر هدف، از نوع بنیادی، از نظر روش، تطبیقی- تحلیلی و موردکاوی به دنبال یافت داده های مناسب بوده برای تطبیق نمونه های فارسیهود با نگارگری مکتب اصفهان بوده و از انواع روش های مقایسه ای در تجزیه و تحلیل نگاره ها برای یافت قرابت مکتب اصفهان و به خصوص آثار معین مصور، نگارگر سده یازدهم با نمونه های فارسیهود استفاده نموده است.
"کتاب آرایی کلیمیان","فارسیهود","مکتب اصفهان","عصر صفویه","معین مصور","سده 11 ه.ق"
https://jfava.ut.ac.ir/article_68764.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68764_43160c63e6de4049087ef13e0342022f.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
طراحی افردنس چند سطحی به منظور ارتقاء کاربردپذیری محصولات تعاملی؛ مطالعه موردی: دستگاه خودپرداز
103
112
FA
ابراهیم
باقری طالقانی
0000-0002-9047-3017
دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
e.bagheri@semnan.ac.ir
رضا
افهمی
دانشیار گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
reza.afhami@gmail.com
وحید
چوپانکاره
0000-0001-7706-1475
عضو هیئت علمی دانشکده طراحی صنعتی دانشگاه تهران
choopankareh@ut.ac.ir
10.22059/jfava.2018.240450.665721
تناسب افردنس های محصولات و اطلاعات معرف آنها با سطح توانمندی های فیزیکی و شناختی کاربران، عاملی تعیین کننده در میزان کاربردپذیری محصولات مختلف، بخصوص محصولات تعاملی است. در بعضی از محصولات تعاملی، امکان شخصی سازی سطوح واسط کاربری و برخی از افردنس ها وجود دارد، اما در محصولات تعاملی عمومی که کاربران آنها از توانمندی های فیزیکی و شناختی متفاوتی برخوردارند، امکان شخصی سازی و تطبیق افردنس های محصولات و اطلاعات معرف آنها با کاربران وجود ندارد و تعامل گروهی از کاربران با محصولات، با مشکلات متعددی همراه است. لذا هدف پژوهش حاضر ارائه راهکار مناسبی برای ارتقاء طراحی محصولات تعاملی عمومی و بهبود کاربردپذیری آنها در سطح گسترده است. در این مقاله با فرض اینکه کاربرد افردنس چند سطحی در محصولات تعاملی عمومی می تواند موجب بهبود کاربردپذیری آنها برای قشر وسیعی از کاربران با توانمندی های متفاوت شود، فرایند کامل یک پژوهش کاربردی با مطالعه موردی دستگاه خودپرداز تشریح شده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به شیوه میدانی و با کاربرد ابزار اصلی پرسشنامه جمع آوری شده و داده های آماری به شیوه توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که کاربرد افردنس چند سطحی در محصولات تعاملی عمومی باعث بهبود تعامل کاربران و افزایش کاربردپذیری محصول می شود.
افردنس,افردنس چند سطحی,محصولات تعاملی عمومی,کاربردپذیری محصولات,دستگاه خودپرداز
https://jfava.ut.ac.ir/article_68765.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68765_e55bbbe2f6494f49b6f9eb0314660fbd.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی
2228-6039
2538-5178
23
4
2018
12
22
به کارگیری مولفه های طراحی ترغیبی در ساختار محصولات آموزشی کودکان (مطالعه موردی: آموزش نگهداری گیاهان)
113
125
FA
مریم
خلیلی
0000-0003-2031-4886
استادیار گروه طراحی صنعتی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
maryamkhalili@ut.ac.ir
الهام
عتیقی لرستانی
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد طراحی صنعتی، پردیس البرز، دانشگاه تهران، تهران، ایران
lham.at_lo@yahoo.com
جمشید
امامی
عضو هیئت علمی گروه طراحی صنعتی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
jemami@ut.ac.ir
10.22059/jfava.2017.222795.665566
طراحی اشیا می تواند افراد را به انجام فعالیتی ترغیب نماید. در دوران کودکی، محیط نقش مهمی را در انگیزه فعالیت و یادگیری حین فعالیت ایفا می کند. امروزه به دلیل تغییر شیوه و محل زندگی کودکان در فضاهای شهری، امکان تجربه طبیعت به ندرت برایشان فراهم است. از سوی دیگر نگهداری از گیاهان، فعالیتی است که در حیطه مسئولیتهای بزرگسالان گنجانده شده است. در این پژوهش نحوه یادگیری پرورش گیاهان با استفاده از اصول طراحی ترغیبی برای کودکان مورد مطالعه قرار گرفته است. در این راستا مدرسه پیش دبستانی مفید در منطقه ستارخان تهران به مدت هشت ماه مورد مطالعه موردی قرار گرفت. روش شناسی مورد استفاده در این پژوهش از نوع کاربردی– کیفی می باشد. بر پایه متد هشت گامه مطرح شده توسط فاگ، معیارهای اصلی طراحی استخراج و پس از بررسی های انجام شده بر اساس ارزش گذاری پارامترها، بسته ای بازی گون برای ترغیب کودکان پیش دبستانی به پرورش گیاهان ارائه گردید. پس از ارزیابی های صورت گرفته از سوی ده کارشناس آموزشی و سه کارشناس کشاورزی و آزمون های انجام شده با چهل و شش دانش آموز، نتایج معنادار نشان داد که استفاده از اصول طراحی ترغیبی و انضمام عناصر بازی گون، میزان علاقمندی و مهارت یادگیری کودکان در پرورش گیاهان را افزایش می دهد.
” طراحی ترغیبی “,” بازی و یادگیری “,” کودکان پیشدبستانی “,” پرورش گیاهان “
https://jfava.ut.ac.ir/article_68766.html
https://jfava.ut.ac.ir/article_68766_6a5603e3e3f86154d0efcba53d8c66b5.pdf