TY - JOUR ID - 76336 TI - قرابت‌های سبک‌شناختی و ساختاریِ پرتره‌های سلطنتی و عامیانه در عصر قاجار JO - نشریه هنرهای زیبا: هنرهای تجسمی JA - JFAVA LA - fa SN - 2228-6039 AU - بهارلو, علیرضا AU - حسنوند, محمد کاظم AU - خزایی, محمد AD - دانشجو / تربیت مدرس AD - دانشگاه تربیت مدرس AD - عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس Y1 - 2020 PY - 2020 VL - 25 IS - 1 SP - 25 EP - 36 KW - نقاشی قاجار KW - پیکرنگاری درباری KW - پرتره‌های سلطنتی KW - پیکرنگاره‌های عامیانه KW - ساختار و سبک‌شناسی DO - 10.22059/jfava.2018.254322.665894 N2 - نقاشی قاجار دارای مضامین گوناگون و بدیعی است که بهترین نمود آن در مکتب «پیکرنگاری درباری» جای دارد. این پرتره‌های درباری، در یک تقسیم‌بندی کلی، مشتمل بر سه حالت ایستاده، نشسته و سواره‌اند. در این بین، تک­چهره‌های نشسته به‌لحاظ ساختار فیزیکی و طرز ایستایی دارای مشخصاتی هستند که بعدتر در حوزه‌ی شمایل‌نگاری یا پیکرنگاری عامیانه جلوه‌گر می‌شوند. اما بازنمایی این چهره‌نگاره‌های سلطنتی در حیطه‌ی غیردرباری با پرسش‌هایی همراه است؛ از جمله اینکه قرابت‌های سبک‌شناختی و ساختاریِ پرتره‌های سلطنتی در تطبیق با نمونه‌های عامیانه‌ی قاجاری چیست؟ و دیگر آنکه نحوه‌ی نمایش وضع بدن و پیکربندی‌ها، به‌خصوص در حالت نشسته، تابع چه معیارهایی است؟ نتایج پژوهش حاضر که به روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی انجام گرفته مبیّن آن است که پیکرنگاری درباری و چهره‌پردازی عامیانه، با محوریت شاکله‌ی انسانی و توسّل به خیالی‌سازی و آرمان‌گرایی، در واقع نشان از استمرار یک سبک با دو موضوع متفاوت دارند. به‌طوری که پیکرهای ترسیم‌شده شخصیت‌پردازی شده و سوژه حضور خود را بر فضای کار تحمیل می‌کنند. در پرتره‌های عامیانه، طرز نشستن‌ها (عموماً دوزانو) با ویژگی‌هایی چون تشخّص، تفرّد و تمایز سوژه مشخص گشته و مؤلفه‌هایی چون بازوان ستبر، سینه‌ی فراخ و کمر باریک از ترکیب پیکرها حذف می‌شود و بدین وسیله وجهه‌ی شاهانه‌ی آثار تقلیل می‌یابد. UR - https://jfava.ut.ac.ir/article_76336.html L1 - https://jfava.ut.ac.ir/article_76336_9e7ce409e15cd08d30b3ef402fd078c5.pdf ER -