امروزه نقدهای نو برای تحلیل و خوانش متون مختلف مورد استفاده قرار میگیرند و نتایج قابل قبولی از خود نشان میدهند. بینامتنیت و نقد بینامتنی ـ و بینانشانهای ـ از آن جملهاند. نقد بینامتنی از دهة 1960 توسط یولیا کریستوا و سایر اعضای حلقة تل کل رواج یافته است و امروزه مکاتب مختلفی در این زمینه فعالیت دارند. یکی از شاخههای نوین و پرکاربرد بینامتنیت، «نقد بینانشانهای» است. متاسفانه این روش نقد هنوز آنچنان که باید در خوانش متون معماری و طراحی صنعتی به کارگرفته نشدهاست. این پژوهش، با هدف رسیدن به یک شناخت نظاممند از فضا و روابط فرم و فضا، این روش نقد را بکار گرفته است. بر اساس تحلیلهای صورت گرفته در این پژوهش، چهار رمزگان مؤثر در خوانش فضا شناسایی شدهاند که عبارت اند از: رمزگان ابعاد فیزیکی، رمزگان بصری، رمزگان معنایی و رمزگان بعد پنهان که هر کدام از این رمزگانها، زیررمزگانهایی دارند. براساس رمزگانهای یاد شده، روابط فضایی فرم با سایر فرمها در دو گروه «فرمهای سایر محصولات» و «فرمهای کالبدی» شناسایی شده است. در نهایت، براساس چهار رمزگان یاد شده، الگویی از روابط فضایی فرم بدست آمده است.