A survey of changes in visual attractions of the reverse Y in Sols epigraphs from the Moghol era to Safavid era

Document Type : Research Paper

Author

lorestan university. faculaty of history

Abstract

The present essay is concerned with one of the most important visual aspects of the Tholth script which is “Y-e- makus” (the reverse Y) in epigraphy which has been reflected in the Iranian architecture.
The epigraphs have been created in correlation with the growth and variety of the style Islamic scripts and also the evolution of architecture that has given a significant visual aspect to Islamic art.
The Tholth script which replaced the Kufic script since the Migrate sixth century in Islamic epigraphs is one of the most important of the Islamic scripts. Considering the importancee of the scrip it is sometimes called “um-al khotut” (mother of scripts) which has great visual attractions in calligraphy and architecture. Considering the survey of Iranian architecture from the Ilkhanid era until the end of the Safavid era, new experiences were being applied in the Tholth epigraphy and this created the foundation for the creativity of epigrapher
An important part of the great works of epigraphy should be seen in light of the overlapping interactions of Calligraphers and architectures that led to the correction and evolution of scripts in Tholth epigraphy.
One of these important creativities is the reverse Y in Tholth epigraphy. The reverse Y in Koranic scripts has been executed beautifully which has been used among side of other Islamic scripts. Calligraphers have created great kinds of the reverse Y while considering its function in architectural design and framing.
The reverse Y in Ilkhanid Tholth epigraphs were usually scripted in short italic forms. But in later eras specially in the Teimurids they were written in straight, clear and more frequent forms. The necessity of baseline and composition in Islamic calligraphy and also its importance in Tholth epigraphs led to using the reversed Y in new and segmented lower and upper cases and also the division of letters. This feature was seen mainly in the epigraphs of Safavid era, mainly from the time of Shah Abbas the 1st. One of the features in epigraphs of the Safavid era was the using of Tholth more than other styles; thus many architectural sites had Tholth epigraphs . In Tholth epigraphs of this era the visual values of the reversed Y was more vivid. With the application of Qataari Y, Shali or Kamarbandi the context of using these styles on the Y facades of buildings became phenomenal,. Mainly Qataari Y was used on the rings of domes, entrances and Mihrabs. These styles supported the consistency of the building much more than the materials All in all the application of the reversed Y in epigraphs , to its from its primary abstraction to italicization, to its glorious era in the Safavids was in harmony with the aesthetic needs of both architects and calligraphers
The current of the visual and aesthetics of the reverse Y in epigraphy witnessed a change from the diagonal and short Y to the reveres belt Y, which was based on observations, architectural experiences, calligraphy. A process that was of course time consuming

Keywords


ابن­ندیم، اسحاق (1366)، الفهرست، ترجمة محمدرضا تجدّد، نشر اساطیر، تهران.
احسان اوغلو، اکمل­الدین (1997)، الخط العربی،فعالیات ایام الخط العربی، بیت­الحکمه قرطاج.
اصفهانی، میرزاحبیب (1369)، تذکرة خطّ و خطّاطان، ترجمة رحیم چاوش­اکبری، بی­جا، تهران.
ایمان­پور، محمدتقی و زهیر سیامیان گرجی (1389)، بررسی پیشینه یک اثر معماری در حرم رضوی(کتیبه­های سنجری)، مطالعات تاریخ اسلام، دوره 2، ش­4، صص 15-36.
بلر،شیلا (1386)، الگوهای هنر پروری درحکومت ایلخانان، ترجمه ولی­الله کاووسی، گلستان هنر، سال4، ش13، صص32-47.
بیانی، مهدی (1363)، احوال و آثار خوش نویسان، انتشارات علمی، تهران.
پوپ، آرتور و فیلیس اکرمن (1387)، سیری در هنر ایران، زیر نظر سیروس پرهام، مجلد 4، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
پوگاچنکووا، گالیناآ (1387)، شاهکارهای معماری آسیای میانه، سده­های چهارم و پانزدهم میلادی، ترجمه سیدداوود طباطبایی، فرهنگستان هنر، تهران.
تیموری، کاوه (1390)، راز خط، آبان، تهران.
جبّاری، صداقت (1387)، تکوین و تطور خط نستعلیق در سده هشتم و نهم هجری قمری، نشریه هنرهای زیبا، ش33، صص77-84.
جدی، محمدجواد (1392)، دانشنامه مهر و حکاکی در ایران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، تهران.
حاج سیدجوادی، سید کمال (1379)، کلک­قدسی، سیری در کتابت کلام­الله مجید از آغاز تا امروز، موسسه فرهنگی و انتشارات قلم، تهران.
حلیمی، محمدحسین (1390)، زیباشناسی خط در مسجد جامع اصفهان، قدیانی، تهران.
حلیمی، محمد حسین (1392)، اصول و مبانی هنرهای تجسمی، زبان بیان و تمرین، احیاء کتاب، تهران.
حمزوی، یاسر و حسام اصلانی (1391)، آرایه­های معماری بقعه پیربکران اصفهان، انتشارات گلدسته، تهران.
دبلیو.ر.فریه (1374)، درباره هنرهای ایران، ترجمه پرویزمرزبان، فروزان روز، تهران.
دوری، کارل جی (1368)، هنر اسلامی(معماری، فلزکاری، بافندگی و نقاشی)، بنگاه فرهنگ یساولی، تهران.
رامین نژاد، رامین (1389)، برگهایی  نفیس از قرآن­های منسوب به ائمه، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد.
رجایی باغسرایی، امیر (1388)،کتیبه نگاری، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اسلامی، تهران.
زمرشیدی، حسین (1384)، کاشیکاری ایران، خط معقلی، مجلد3، سازمان عمران و بهسازی شهرسازی، تهران.
سراج شیرازی، یعقوب (1376)، تحفه المحبین، میراث مکتوب، تهران.
سنگلاخ، میرزا (1388)، تذکره الخطاطین، به کوشش مهدی قربانی، قاف، مشهد.
شایسته فر، مهناز (1384)، هنر شیعی، موسسه مطالعات هنر اسلامی، تهران.
شراتو، امبرتو و ارنست گروبه (1391)، هنر ایلخانی و تیموری، ترجمه و تدوین یعقوب آژند، انتشارات مولی، تهران.
شهیدانی، شهاب (1395)، درآمدی بر تحوّلات خوشنویسی عصر صفوی وآثار و احوال علیرضا عباسی، در دست انتشار.
صحراگرد، مهدی (1393­)،کتیبه­های مسجد گوهرشاد، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد.
صحراگرد، مهدی (1395)،کتیبه­های صحن عتیق، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد.
طاهرالکردی، محمد (1939)، تاریخ الخط العربی و آدابه، مکتبه الهلال، بیروت.
عبدالسلام، ایمن (2002)، موسوعه الخط العربی، داراسامه، اردن.
فضائلی، حبیب­الله (1370)، تعلیم خط، سروش،تهران.
فضائلی، حبیب­الله (1390)، اطلس خط، انتشارات سروش، تهران. 
قانونی؛ محسن و سمانه صادقی مهر (1396)، بررسی کتیبۀ کاشی‌های زرین‌فام مزار حضرت فاطمه معصومه(س) در قم،
نشریه هنرهای زیبا- هنرهای تجسمی، دوره 22، ش2، صص77-88.
قدسی منوچهر (1388)، خوشنویسی در کتیبه­های اصفهان، انتشارات گلها، اصفهان.
قمی،قاضی احمد (1366)، گلستان هنر، به­تصحیح احمدخوانساری، منوچهری، تهران.
کاربونی، استفانو و توکوماسویا (1381)، کاشی­های ایرانی، موسسه مطالعات هنر اسلامی، تهران.
کاووسی، ولی­الله (1389)، تیغ و تنبور، هنر دوره تیموریان به روایت متون، موسسه متن (انتشارات فرهنگستان هنر) ، تهران.
کیانمهر، قباد و بهاره تقوی نژاد (1390)، مطالعه تطبیقی مضامین کتیبه­های کاشیکاری مدرسه چهارباغ اصفهان و باورهای عصر صفویه، مجله پژوهش­های تاریخی دانشگاه اصفهان، دوره 3، ش2، صص133-154.
کیانی، محمد یوسف (1388)، تاریخ هنرمعماری ایران در دوره اسلامی، سمت، تهران.
لین، جورج (1389)،ایران در اوایل عهد ایلخانان (رنسانس ایرانی)، ترجمه  ابوالفضل رضوی، امیرکبیر، تهران.
لینگز، مارتین (1377)، هنر خط وتذهیب قرآنی،ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی، انتشارات گروس،تهران.
ماهر النقش، محمود (1370)، خط البنا، سروش،تهران.
مایل­هروی، نجیب (1372)، کتاب­آرایی در تمدّن ­اسلامی(مجموعه­رسائل­در زمینه خوشنویسی، مرکب سازی، کاغذگری، تذهیب و تجلید)، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد.
مصحف بهارستان (1388)، قرآن­های نفیس در کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، انتشارات مجلس، تهران.
مکی­نژاد، مهدی (1388)، سیر تحوّل کتیبه­های ثلث در معماری ایران، از صفویه تا قاجار، نگره، دوره 4، ش 13، صص29-40.
مکی­نژاد، مهدی، حبیب­الله آیت­اللهی و محمدمهدی هراتی (1388)، تناسب و ترکیب در کتیبه محراب مسجد جامع تبریز، هنرهای زیبا- هنرهای تجسمی، ش40، صص81-88.
موسوی جزایری، سید محمد (1390)، سنگ نوشته های ثلث، انتشارات آبان، تهران.
میرزا ابوالقاسمی (1387)، کتیبه­های یادمانی فارس، فرهنگستان هنر، تهران.
میرزا ابوالقاسمی، محمدصادق (1394)، آداب مهرنویسی در دوره اسلامی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی، تهران.
ناجی زیدان، زین­الدّین (2009)، بدائع الخط العربی، دارالامعرفه، لبنان.
نصرآبادی، محمد طاهر (1378)، تذکره نصرآبادی، به تصحیح احمد مدقّق یزدی، تهران. 
همایی، جلال­الدین (1375)، تاریخ اصفهان (مجلد هنر و هنرمندان)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران.
هنرفر، لطف­الله (1350)، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، انتشارات ثقفی، اصفهان.
ویلبر، دونالد و لیزا گلمبک و دیگران (1374)، معماری تیموری در ایران وتوران، ترجمه کرامت­الله افسر، محمدیوسف کیانی، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران.
یوسفی، حسن و ملکه گلمغانی­زاده اصل (1386)، هنرهای شیعی در مجموعه تاریخی و فرهنگی شیخ صفی الدین اردبیلی، انتشارات یاوریان، اردبیل.
 
 
Gharipor, Mohammad & Irvin Cemil Schich (2013), Calligraphy and architecture in the Muslim world, Edinbutgh University Press, Scotland.
Mansour, Nasser (2011), Sacred script muhaqqaq in Islamic calligraphy, I.B.Tauris, London.
    1400Yilinda Kurane – kerim (2010), Antik A. Ş Kültür yayınlar, Istanbul.