Paradigmatic analysis of the theory in the method of visual studies of Nishapur painted pottery

Document Type : Research Paper

Author

Assistant professor in Department of Handicrafts, Faculty of Art, Alzahra University, Tehran, Iran

Abstract

Paradigmatic perception in research method, especially in the field of art, might have no practical relevance. The art researcher mainly starts her work by describing and at the end, she records and publishes her analysis and understanding of the "relationships" in the variables. In the meantime, various methods are adopted, which may not necessarily have a paradigmatic basis from the researcher's side. Analyzing conflicting researches in a field, in terms of paradigmatic and theoretical roots, may not be considered useful. Because extracting various and sometimes conflicting results from a subject has been an inherent feature of qualitative and interpretive research. Nevertheless, it seems that it is possible to study and analyze the theory or theories governing research on a topic in this way. On the other hand, painted pottery of Nishapur, due to its visual and conceptual appeal, has been the target of studies by many researchers with diverse interests. Some have paid attention to the visual and formal characteristics of its motifs, and others have played a role in finding hidden meanings and stories. The dominant theory in the method of visual studies of Nishapur pottery is "the influence of Sasanian art on Islamic art". In other words, the form and sometimes the Nishapur painted ware’s content was indebted to Sasanian art and the result of the reproduction of pre-Islamic culture in the third and fourth centuries of Hijrah. In the meantime, a number of researches, which are more interpretative, have given a multiplier to the contemporary and Islamic effects. Paradigmatic analysis of existing researches on the subject of Nishapur pottery is done with the aim of explaining the place of theory in the research method. The main question of the research is, which of the various articles about Nishapur inscribed pottery after Wilkinson can be classified in the proof paradigm and which in the non-proof paradigm? The research method is descriptive-analytical. A result that comes from this paradigmatic analysis is the reflection on the essence of art history research. The text of history is based on evidence and historical phenomena. Works of art are one of the most important phenomena of history that create historical knowledge. On the other hand, art history always faces the danger of falling into the abyss of proving repetitive theories such as the theory of influence or the vicious circle of provenance. The analysis of the studies shows that when the researcher looks at the problem from quantitative methods or a positive approach, no new theory emerges. However, the researches which include the interpretation without being constrained in any kind of theory have the ability to develop theory and a diversity of results. Regarding the status of the theory in Nishapur's engraved pottery, the theory of the influence of Sassanid art and in general the pre-Islamic painting of Iran is confirmed in the shape part. But in the discussion of semantics and content, there is a gap to establish an independent theory that can cover all semantic interpretations.

Keywords

Main Subjects


  • آزادبخت، مجید، و محمود طاووسی. (1391). «استمرار نقش‌مایه‌های دوره‌ ساسانی بر نقوش سفالینه‌های دوره‌ سامانی نیشابور». نگره. (شماره 22). 71-51.
  • - احمدزاده، فرید؛ حسینی، سیدهاشم و لیلا زنگنه (1395) مطالعه و شناخت نقوش جاندار بر روی سفالینه‌های نیشابور( در قرون سوم و چهارم هجری). جلوه هنر، سال دهم، بهار و تابستان شماره 1 (پیاپی 19)، صص 7- 20.
  • - امامی سیگارودی عبدالحسین، صلصالی مهوش(1390) بررسی مقایسه‌ای پارادایم های مطالعات کمی و کیفی (قسمت اول). پرستاری و مامایی جامع نگر (journal of HOLISTIC NURSING AND MIDWIFERY)، دوره:21 شماره:2 (پی در پی 66)صفحات :47-50.
  • - امامی سیگارودی عبدالحسین، صلصالی مهوش، بصیری هادی(1391). مقایسه پارادایم های مطالعات کمی و کیفی (قسمت دوم). پرستاری و مامایی جامع نگر (journal of HOLISTIC NURSING AND MIDWIFERY)، دوره:22 شماره:1 (پی در پی 67)صفحات: 54-60.
  • - ایمان، محمدتقی. (1394). فلسفه روش تحقیق در علوم انسانی، نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ سوم، قم.
  • - ------------(1390). مبانی پارادایمی روش های تحقیق کمی و کیفی در علوم انسانی، نشرپژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ دوم، قم. - بلیکی نورمن (1400). پارادایم های تحقیق در علوم انسانی، ترجمه: سیدحمیدرضا حسینی و دیگران. نشرپژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ دوم، قم.
  • - بیک‌محمدی، نسرین؛ صالحی کاخکی، احمد و محمد ابراهیم زارعی. (1399). نمادشناسی و منشأیابی مضمون نقش گاو در سفالینه های نیشابور با اتکا بر متون تاریخی. مجله پژوهش‌های باستان‌شناسی ایران. شماره 27 دوره دهم. زمستان. صص 189- 212.
  • - توابع قوامی، فاطمه‌سادات (1399). رویکردی وجودی به روش‌تحقیق در هنرهای تجسمی. رساله دکتری. استاد راهنما: پریسا شاد قزوینی. دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا. تهران. منتشر نشده است. دسترسی از طریق: https://ganj.irandoc.ac.ir
  • - چارمز، کتی. (1397). ساختن نظریه مبنایی. مهزیار کاظمی موحد، حمیدرضا ایرانی. موسسه خدمات فرهنگی رسا. تهران.
  • - چنگیز، سحر، و حسن بلخاری‌قهی. (1395). «تحلیل نمادهای عددی، هندسی و جانوری در سفالی از نیشابور (با تأکید بر مضامین مذهبی قرن چهارم هجری)». پژوهشنامه خراسان بزرگ. دوره 6، شماره 25، بهمن. 14-1.
  • - رئیسی محمدمنان(1395). ارزیابی و نقد رویکردهای تحقیق در معماری و شهرسازی از منظر اسلامی، پژوهش های معماری اسلامی، دوره:4، شماره:2 (پیاپی 11)، صفحات :3-20.
  • - سیبویه، نرگس. (1399). تحلیل شمایل شناسانة تصویر کشتی نشستگان از مجموعه سفال های نیشابور. نامه هنرهای تجسمی و کاربردی. شماره 27. بهار. صص 109-125.
  • - شبیری‌دوزینی، مهدی. (1389). بررسی ویژگی‌های تصویرگری در سفالینه‌های سامانی نیشابور. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. استاد راهنما: محمدعلی رجبی، خشایار قاضی زاده. دانشکده هنر، دانشگاه شاهد تهران. دسترسی از طریق: https://ganj.irandoc.ac.ir
  • - عسکری‌الموتی، حجت‌اله. (1395). بازخوانی محتوایی نقوش سفال نیشابور در قرن چهارم هجری با محوریت باورهای مذهبی و پیش گویی های نجومی. پژوهشنامه خراسان بزرگ. دوره 6، شماره 25، بهمن. 15-28.
  • - صادقی حبیب‌اله، عسکری‌الموتی حجت‌اله، قاضی زاده خشایار و سیدرضاحسینی(1399). نگاهی انتقادی به مسالۀ تأثیر هنر ساسانی بر سفال نخودی منقوش نیشابور(با تکیه‌بر صحنه های شکار در بشقاب های نقره ساسانی). دوره 10، شماره 40 - شماره پیاپی 40، آذر 1399،صفحه 72-57.
  • - کاظمی، سامره. موسوی‌گیلانی، سیدرضی.(1398). مطالعه تطبیقی نقوش هنر اسلامی از دیدگاه سنت گرایی و تاریخی نگری بر اساس آرای کیت کریچلو و گل رو نجیب اوغلو. مطالعات تطبیقی هنر سال نهم بهار و تابستان. شماره 17. 105- 93.
  • - گائینی، ابوالفضل؛ حسین‌زاده امیر(1391) پارادایم‌های سه‌گانه اثباتی، تفسیری و هرمنوتیک در مطالعات مدیریت و سازمان. نشریه: راهبرد فرهنگ، دوره:5 شماره:19، صفحات :103-138.
  • - محمدپور، احمد. (1397). ضد روش، زمینه‌های فلسفی و رویه‌های عملی در روش‌شناسی کیفی. نشر لوگوس. تهران
  • - ------------(1398). فرا روش. (بنیان‌های فلسفی و علمی روش تحقیق ترکیبی). چاپ اول. نشر لوگوس. تهران
  • - ------------(1398). روش در روش (درباره ساختار معرفت در علوم انسانی). چاپ دوم. نشر لوگوس. تهران
  • - محمدی، محمد و محمدتقی آشوری (1400). پیکره‌نگاری در سفالینه‌های نیشابور. مجله هنر خراسان. شماره 1. بهار 1400. صص 23- 42.
  • - موسوی گیلانی، سیدرضی. (1394). روش شناسی هنر اسلامی. مجله علمی پژوهشی قبسات. سال بیستم زمستان1394 شماره 78
  • - میرجانی، حمید. (1389). استدلال منطقی به مثابه روش پژوهش. صفه، 20(1-2)، 35-50.
  • - ------------(1391). مکان معماری و معرفت تاریخی. نشریه شهر و معماری بومی. شماره 3 پاییز و زمستان. 18-7.
  • - میرزائی، بنفشه و علی مرادخانی. (1398). بازتاب مهرپرستی در نقوش سفال‌های نیشابور در دوره سامانیان. نشریه رهپویه هنر: هنرهای تجسمی. دوره جدید. شماره 2. بهار. صص 47- 57.
  • - نصری امیر. (1391). خوانش تصویر از دیدگاه اروین پانوفسکی. فصلنامه کیمیای هنر. سال اول شماره 6. زمستان. صص 20-7.
  • - همپارتیان، مهرداد. خزایی، محمد. (۱۳۸۴). نقوش انسانی بر سفالینه های نیشابور (قرون دهم و یازدهم/ چهارم و پنجم). دوفصلنامه مطالعات هنر اسلامی، سال دوم، بهار و تابستان. شماره 3. صص۳۹-۶۰ .
  • - Haywood Rolling Jr, James (2010) A Paradigm Analysis of Arts-Based Research and Implications for Education, Studies in Art Education; Winter 2010; 51, 2; Research Library, pg. 102
  • - Haseman, Brad (2006) A Manifesto for Performative Research. Media International Australia incorporating Culture and Policy, theme issue "Practice-led Research"(no. 118): pp. 98-106.
  • - Østern, T. P., Jusslin, S., Nødtvedt Knudsen, K., Maapalo, P., & Bjørkøy, I. (2021). A performative paradigm for post-qualitative inquiry. Qualitative Research.
  • - Pancaroglu Oya, (2017). Figural Ornament in medieval Islamic art, in: A Companion to Islamic Art and Architecture. First Edition. Edited by Finbarr Barry Flood and Gülru Necipoglu. John Wiley & Sons,Incorporated.
  • - Pancaroglu, O. (2013). “Feasts of Nishapur: Cultural Resonances of Tenth-Century Ceramic Production”. Khurasan”, M. McWilliams (ed.), In Harmony: The Norma Jean Calderwood Collection of Islamic Art, Harvard Art Museums, Cambridge.
  • - Siméon Pierre (2017). Buff ware pottery, new considerations: Typology, chronology and futuwwa evidence, Jahrbruch des Linden-Museums, n°66, pp. 105-129. ‎
  • - Wilkinson, Charles K. (1973), Nishapur (pottery of the early Islamic period). New York: The Metropolitan Museum of art.
  • - Zick-Nissen. Johanna (1973). “Iran und Turkestan Unterglasurdekor”. Islamiche keramik. ‎Dusseldorf: ‎Hetjens Museum, 38- 84.