نوشتار همواره به عنوان جزئی جدانشدنی در بخشی از آثار عکاسان ایرانی حضور داشته است. باتوجه به عدم پرداختن به جایگاه متنِنوشتاری در آثار عکس-متن عکاسان ایرانی، این پژوهش با هدف واکاوی روشهای عملکرد متن در این آثار صورت میگیرد. مقالۀ حاضر که در گسترۀ پژوهشهای توصیفیتحلیلی قرار میگیرد، به این پرسشها پاسخ میدهد که آیا رابطۀ ساختاریافتهای در همنشینی متن و عکس در عکاسی هنری ایران قابل شناساییست؟عکاسان چگونه و در قالب چه گروههایی تنش حاصل از این پیوند را به هویت عکس-متن تبدیل کردهاند؟ نوشتار در آثار عکس-متن عکاسان ایرانی بیشتر در کدام سطوح دلالت و همنشینی عمل میکند؟ بیشترین آثار در کدام دسته و در چه دهههایی آفریده شدهاند؟پس از مطالعۀ نشانهشناسانۀ رابطۀ متن و عکس، عکس-متن به عنوان اثری با ساختاری متشکل از نوشتار و تصویر که متن در آن قسمت و جزئی از عکس است، تعریف و با شناسایی و تحلیلِ همنشینیهای نوشتار و عکس در آثار عکس-متن عکاسان ایرانی، این نتایج حاصل شد که این آثار به سه دسته که در این پژوهش عکس-متنهای ایدهمحور، تصاویرِمتن و افزوده نامیده میشوند، قابل تفکیکند و بیشترین آثار در دستۀ عکس-متنهای افزوده و تصاویرمتن، در سطح دلالت زبانی و همنشینی مکانی،در دهۀ هشتاد آفریده شدهاند.