استادیار گروه مطالعات عالی هنر، دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
10.22059/jfava.2025.381989.667334
چکیده
موضوع اصلی نقاشی قاجار پیکر انسانی با نوعی زیبایی آرمانی است که به لحاظ ویژگیهای چهره و بدن از الگویی ثابت تبعیت میکند. بنا به رأی برخی محققان، مختصات زیبایی به طور یکسان برای مردان و زنان تصویرگری میشده است. این گزاره اگرچه صحیح، اما دقیق نیست. مسئله باید پیرامون بازنمایی جنسیت در فرهنگ دیداری و دیدمان حاکم بر این دوره صورتبندی شود و این موضوع و چرایی آن، خصوصاً در مورد شاه و شاهزادگان نیز باید مورد واکاوی قرار گیرد. این تحقیق از نوع کیفی و بنیادین بوده و روش آن توصیفی با تحلیل ترکیبی است که به نحو انتقادی کاربست مییابد. روششناسی به مفهوم تبارکاوی بر بنیان آراء فوکو و لکان برمیگردد. تبارکاوی چهره و بدن از اهداف این نوشتار است. با توجه به اهمیت پرترهی شاه، میتوان نتیجه گرفت که فتحعلیشاه محور دیدمان و کلیشهای تصویری برای بازنمایی زیبایی بهعلاوهی قدرت است و برای خود و دیگران مورد تقلید و مطلوب انطباق هویتی قرار میگیرد. بنابراین زیبایی در این دیدمان، نخست متعلق شاه/پدر یا دیگری بزرگِ آینهای است و سپس به دیگران تعلق میگیرد. چنین امری محصول ساحت خیالی جامعه بوده و به انگارهی شاهی در نهاد ناآگاه جمعی برمیگردد که به نحو اسطورهای، تاریخی و فرهنگی شکلگرفته است.