1
گروه طراحی صنعتی، دانشکدگان هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
2
عضو هیئت علمی دانشکده طراحی صنعتی دانشگاه تهران
3
گروه طراحی صنعتی، دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر ایران، تهران، ایران
10.22059/jfava.2025.322449.667385
چکیده
آنچه فعالیت طراحان را در زمینه های مختلف طراحی به هم مربوط میسازد، شیوه به خصوص آنها در حل مسائل است. این شیوه، بیش از آن که مبتنی و تاثیرپذیر از مهارتهای تحلیلی و فرایندهای نظامیافته منطقی باشد، بر پایه تواناییهای ترکیبی ذهن چون تفکّر واگرا، خلاقیت و شهود استوار است. در شرایط مبهم و عدم قطعیت، که ویژگی اصلی مسائل پیچیده پیش روی انسان معاصر است، حل مسئله به شیوه طراحان، اثربخشتر از شیوههای تحلیلی و منطقی است. لذا، حوزه طراحی باید بر پرورش مهارتها و توانمندیهایی متمرکز شود، که استفاده از آنها به تولید راه حلهای بدیع و متناسب با مسائل مذکور میانجامد. هدف این پژوهش، معرفی و تحلیل کاربرد مولفههای شناختی شهود، استدلال نوآورانه و خبرگی در فرایند طراحی و تاکید بر آموزش آنها در حوزه حل مسئله به شیوه طراحانه است. این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و بنابر شیوه انجام، در دسته پژوهشهای توصیفی-تحلیلی قرار میگیرد. اطلاعات به روش کتابخانهای جمعآوری شده و در بخشهای موضوعی بهصورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این مطالعه، معرفی و تحلیل توانایی های شناختی است که نقش اساسی در مراحل مختلف فرایند طراحی دارند و باید به صورت جدی و دقیق در برنامه های آموزشی این حوزه ادغام شوند.