نشانداری معنایی (انضمامی) در عکس با نگاهی به عکس‌های روایی دوئین مایکلز

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای پژوهش هنر دانشگاه تهران

2 دانشگاه تهران. پردیس هنرهای زیبا . دانشکده هنرهای تجسمی . استاد. دکترای تاریخ هنر و دکترای هنرهای تجسمی.

10.22059/jfava.2024.368087.667211

چکیده

بررسی نسبتِ نشانه‌های زبانی و تصویری یکی از موضوعات مهم دانشِ نشانه‌شناسی در بیش از نیم قرن گذشته بوده است. تا جایی‌ که برخی نشانه‌شناسانِ ساخت‌گرا را بر آن داشته تا با الگو قرار دادن نظامِ نمادینِ زبان و نقش‌های ارتباطی آن، به مطالعۀ متونی چون عکس بپردازند؛ رویکردی که به دلیل اهمیتِ مسئلۀ بازنمایی بصری در فرهنگ معاصر به کانون پژوهش‌های نشانه‌شناختی راه یافته است. یکی از مفاهیمی که در موازنۀ نشانه‌شناختیِ زبان و تصویر تاکنون بدان پرداخته نشده، «نشان‌داری معنایی» است که به عنوان روشی معنی‌شناختی اجازه می‌دهد مؤلفه‌های معنایی یک عکس را، در «ارجاع» به واقعیت یا «انحراف» از آن به بررسی بنشینیم. جستار حاضر با فرضِ همانندیِ «نشان‌داری معنایی» و «دلالت ضمنی» در پژوهش‌های بلاغی عکس و ذکر شواهدی بر‌ آن‌، ضمن بازخوانی نشان‌داری معنایی در مطالعات زبان‌شناختیِ ادبیات، برای نخستین‌بار از این نظریه در مطالعۀ عکس‌های روایی دوئین مایکلز بهره برده است. طبق نتایج حاصله از این پژوهش، که به روش تحلیلی-تطبیقی و با استفاده از داده‌های کتابخانه‌ای انجام گرفته است، عکس‌های مایکلز، در عین استفاده از تمهیداتِ «عکاسی مستقیم»، با بهره‌گیری از برخی مؤلفه‌های معنایی و به نوعی فاصله انداختن میان مدلول و مصداقِ عکس، هم در محور جانشینی و هم در محور هم‌نشینی واقعیت «بی‌نشان» را نشان‌دار و دلالت‌های ضمنی جدید ایجاد می‌کنند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات