گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
10.22059/jfava.2024.367786.667207
چکیده
علیرغم نقشِ محوری نظریه فرمالیسمِ کلایو بل در شکلگیری نظریات گوناگون هنر مدرن در قرن بیستم، سوالات بسیاری در این زمینه قابل طرحند که هنوز پاسخ درخوری نیافتهاند. از جمله مهمترین آنها اینکه این نظریه چگونه نزد هنرمندانِ نظریهپرداز مدرن تاویل و تفسیر شده است؟ به عبارتی در صدد راستی آزمایی این فرضیه ایم که ابهامات نظریه فرم معنا دارِ بل تا حد زیادی در پرتو نظریات هنری مدرن، بویژه مکتب نئوپلاستیسیسم پیت موندریان، روشن می شود. هدف این مقاله کشف تناظرات و تباینات میان نظریه فرم معنا دار بل و مکتب نئوپلاستیسیزم موندریان و ابهامزدایی از نظریه فرمالیسم بل است. نتایج این مقاله با اتکا به روش بینامتنی و بر پایه روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای حاصل شده است. بدین ترتیب که مفاهیم فرم معنا دار و احساس زیبایی شناختی و وجود دور در تبیین این نظریه با ارجاع و قیاس بین نوشته های نظری بل و موندریان مورد واکاوی قرار گرفته است. در انتهای این مقاله در خواهیم یافت که شباهتها و تناسبات ظریفی بین نظریه فرم معنادارِ بل و مکتب شکل آفرینیِ نو موندریان وجود دارد و تفسیر و تاویل موندریان از نظریه فرم معنا دار، برخلاف بل، عاری از دورِ باطل است.