دانشجوی دکتری پژوهش هنر، گروه پژوهش هنر، دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر، دانشگاه هنر، تهران، ایران
10.22059/jfava.2024.371989.667243
چکیده
از جمله رویکردهایی که با اتکا به آن میتوان رابطۀ میان متن و تصویر را تحلیل و بررسی کرد؛ رویکرد کیفی اکفراسیس است. مقالۀ حاضر با اتکا به رویکردی دومرحلهای به این پرسش پاسخ میدهد که: متن تصویری (در اینجا قالیچۀ تصویری بهرام گور و هفتگنبد) تا چه میزان به متن مکتوب (هفتپیکر نظامی) وفادار بوده و درنهایت متن تصویری، متنی نقلقولی و تکراری است یا تلمیحی و خلاقانه؟ به منظور قضاوت درخصوص وفاداری متن تصویری به متن مکتوب و درک تکراری یا تلمیحی بودن آن، هر دو متن در مرحله اول با اتکا بر رویکرد اکفراسیس و در مرحله دوم با بهرهگیری از دو مؤلفه زیرگروه بینامتنیت یعنی تلمیح و نقلقول، تحلیل شدند. تحلیل نقشمایههای قالیچه تصویری ذیل چهار مؤلفه رویکرد اکفراسیس (1. توصیف افراد 2. مکانها 3. زمان و 4. رویدادها) و بهکارگیری روش توصیفی- تحلیلی نشان داد: باوجوداینکه متن تصویری (میزبان) در برخی عناصر به متن مکتوب (مهمان) وفادار بوده و ارتباط اکفراستیک بین این عناصر وجود دارد؛ اما این عناصر اکفراستیک به شکلی آگاهانه در برخی جزئیات با متن مکتوب تفاوت دارند و از متن تصویری حذف یا به آن اضافه شدهاند. درنتیجه متن تصویری، متن مکتوب را بازآفرینی کرده و متنی خلاقانه و تلمیحی است.