در این پژوهش قصد داریم با بررسی یک اثر خوشنویسی منتخب، به عنوان یکی از سرنمونهای آثار فاخر خوشنویسی ایرانی، نشان دهیم که خوشنویسی ایرانی خصوصیاتی مشابه نشانههای دیاگرامی دارد. با این فرض، از آنجا که شناخت و ذهن انسان بدنمند است، ابتدا با استفاده از مفاهیم ساختاری خوشنویسی ایرانی و قوانین گشتالت سعی میکنیم به درکی حسی از این اثر برسیم. در مرحله بعد، برای واکشی معنای مفهومی از این اثر، مدل آمیزه نشانهشناختی برانت (2021) را به کار میگیریم و معنایی را که پس از مواجهه با اثر، ساخت فضای آمیزه و اعمال طرحوارهها به طور مفهومی ساخته میشود، با عنوان فضای معنا در این الگو پیشنهاد میدهیم. معنای مفهومی بهمانند معنای حسی میتواند با تغییر در دیدمایه (مفهومی) تغییر کند؛ زیرا این دیدمایه، ماحصل درک حسی و طرحوارههای مخاطب است. تحلیل اثر خوشنویسی موردنظر از دو منظر فوق با تمرکز بر مفاهیم شناختی چون انتخاب، دیدمایه، برجستگی، پویایی و روابط همنشینی و جانشینی به روشنی سؤال این پژوهش را پاسخ داد و مشخص نمود که این اثر خوشنویسی را میتوان ماهیتاً یک نشانه دیاگرامی درنظر گرفت؛ چراکه نوع سازماندهی فرمهای خوشنویسی برپایه مفاهیم شناختی موردنظر به گونهای انجام گرفته است که درک مفهومی اثر را ضمانت میکند.