تفکرطراحی روشی برای دستیابی به نوآوری در شرایطی با عدم قطعیت و پیچیدگی بالا معرفی میشود. همین ویژگی باعث شده این شیوه برای هدایت نوآوری توسط شرکتهایی که در بازارهای ناشناخته و متلاطم فعالیت دارند، مورد استقبال قرار گیرد. با این وجود، توسعه دانش نظری پیرامون تفکرطراحی، با استفاده شتابان آن همراه نشده و فقدانی را در پیادهسازیِ پایدار آن پدید آورده است. در این بین جایگاه تفکرطراحی در نوآوریِ مبتنی بر دانش یکی از حوزههایی است که با وجود برخی مطالعات صورت گرفته، همچنان ناشناخته باقی مانده است. باتوجه به ضروت توسعه نوآوری دانشبنیان برای کشور، تبیین اثر مدلهای نوآوری بر پرورش گونههای مختلف دانش ضرورت یافته است. این پژوهش باتکیه بر یک رویکرد اکتشافی، تلاش کرده است با تحلیل جهتگیری چهار گونه تفکرطراحی به نوآوری دانش بنیان، سازوکار اثر این روش را از طریق توسعه پایگاههای دانش تحلیلی، ترکیبی و نمادین تبیین نماید. برای این منظور پس از توسعه چارچوب نظری، رجوع به خبرگان تفکرطراحی انجام پذیرفت و به کمک مصاحبههای باز و نیمه ساختاریافته گردآوری اطلاعات انجام گردید. پس از آن یافته-های تحقیق پیرامون تاثیر تفکرطراحی بر نوآوری دانشبنیان در قالب چهار گونه تفکرطراحی ارائه شد. نتایج نشان میدهند، تفکرطراحی ظرفیت تاثیر بر نوآوری دانشبنیان را از طریق گونههای متفاوت داراست.