نقش رسانه‌ای گرافیک در هماهنگ‌سازی الگوی تداعیِ معانی با اشکال بیان و انواع ادبی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه فن‌آوری اطلاعات، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.

2 استادیار گروه ارتباط تصویری، مؤسسه آموزش عالی آپادانا، شیراز، ایران.

چکیده

هماهنگ‌سازی بین عناصر یک بیان هنری، عامل مهمی است که همواره می‌تواند در نسبت میان زبان ادبی و تصویری نمود یابد. در این میان، گرافیک در قالب زبان تصویری، با وام‌گرفتن از برخی خصوصیات ادبیات، از قبیل برقراری نسبت با اشکال بیان و انواع ادبی، قابل توجه است؛ منظور از اشکال بیان، مقوله‌های اقتباسی از انواع صناعی چون مجاز، تشبیه، استعاره، کنایه و غیره می‌باشد و روایت ‌تصویر نیز در انواع ادبی، چون حماسی، غنایی، نمایشی و تعلیمی قابل تعبیر بوده که از جمله وجوه اشتراک بین ادبیات و گرافیک به ‌نظر می‌رسد. پژوهش حاضر با هدف تبیین ویژگی‌های گرافیک به مثابه اثر ادبی، پرسش از چگونگی هماهنگ‌سازی میان فرم‌های کلامی و تصویری دارد؟ لذا به روش توصیفی‌-‌‌تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب و اسناد تصویری به شیوه کیفی و گزینش هدفمند، در تبیین مبانی ارتباطی مشترک در این میان و در قالب پوسترهای سینمایی اهتمام می‌ورزد؛ چرا‌که برقراری نسبت میان گرافیک و ادبیات در ابعاد روایی آن، در این ژانر از پوسترها مشهود بوده و در این بستر، ایراد معنا به طرق مختلفی از اشکال بیان و انواع ادبی، تأثیر عمیقی بر تبیین مؤلفه‌های اشتراکی آنها داشته و گویی گرافیک به مثابه اثری ادبی لب به سخن می‌گشاید.

کلیدواژه‌ها