1
کارشناس ارشد عکاسی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
2
استادیار دانشکده¬ی هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا ، دانشگاه تهران
چکیده
آن چه در فلسفه ی هرمنوتیک مدرن آموخته ایم، به تاویلی با افق های باز و گسترده میانِ مخاطب و متن، دلالت دارد. آن متن – چه اثر ادبی و یا اثر هنری – که مورد تاویلِ مخاطب خویش واقع می شود، در برابر وی هستی می یابد؛ و متقابلا، متن، به مخاطب خویش هستی می بخشد. تاویل عکس، به جایگاهِ متمایز و ویژه ی عکس در میان سایر متون هنری، بستگی می یابد. از یک سو، عکس، به سانِ اثری هنری، به دنبال قواعد هرمنوتیکیِ روشمند در تاویل و تفسیر خویش است؛ و از سوی دیگر، همان طور که رولان بارت در آخرین کتاب خود که درباره ی عکاسی نوشت، اتاق روشن، بر آن تاکید می نماید، عکس بازمانده ی زمانِ گذشته، آن چه نمایش می دهد، مربوط به زمانی است که دیگر نیست اما به یقین مصداق، قبلا آن جا بوده است. و در این بین، مخاطب، عکس را به عنوان باز مانده از گذشته ای در می یابد، که با آن زیسته است، و به همین دلیل، هستیِ وی در برابر آن، به نحوی خاص، گشوده می شود. عکس های خصوصی و نیز، عکس های خانوادگی، وضوحِ این امر را به خوبی نشان می دهند، و بیشترین واکنش های درونیِ مخاطبِ خویش را برمی انگیزند، که این خود، نشان از فهمی متفاوت در هرمنوتیک عکس دارد.