بداهه سازی در هنر نقاشی و تصویر سازی

نویسندگان

1 دانشیار گروه ارتباط تصویری و عکاسی، دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران

2 استاد یار گروه نقاشی و مجسمه سازی، دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران

چکیده

تجربه‌های نوین و آزمایشگری‌های متنوع. هنرمندان در قرن بیستم و ظهور جنبش های هنری مختلف که حول محور شعار نوآوری و نوگرایی در جهان رخ نمود، آنچنان گسترده بود که در هر دهه از قرن گذشته با تحولات عمیقی در روند شکل‌گیری هنرهای جدید و شیوه‌های نوین روبرو می‌شویم. بداهه‌ سازی نیز از جمله این پدیده هاست که در هنرهای تجسمی به گونه‌های مختلفی در اوایل قرن بیستم احیاء گردید. در سال1909 در فراز و نشیب تحولات هنری غرب، حوزه هنرهای تجسمی با واژه بداهه نگاری در آثار واسیلی کاندینسکی آشنا گردید. در خصوص این نگرش، معنا، مفهوم و ویژگی های بصری و بیانی آن، نظرات متفاوتی از سوی هنرمندان و صاحبنظران ارائه شده است. گرچه این شیوه هنری، به لحاظ ساختار، شکل و نوع نگرش، دارای سابقه طولانی در هنر شرق است، اما بررسی ها نشان می دهد؛ که مبانی ساختاری و زیباشناختی آثار بداهه، مبتنی بر معناگرایی و شهودات آنی هنرمند، در دوره مدرنیته در غرب تحقق یافته است. این پژوهش سعی دارد تا قابلیت های بیانی بداهه سازی در هنرهای تجسمی به ویژه نقاشی و تصویرسازی را در مسیر شکل گیری آن مورد بررسی قرار دهد.

کلیدواژه‌ها