تحلیل ساختار روایت در نگاره "مرگ ضحاک" بر اساس الگوی کنشی گریماس

نویسندگان

1 استادیار گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا

2 دانشجوی دکترای پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا

چکیده

این مقاله تحلیلی نشانه شناختی و ساختارگرا بر نگاره "مرگ ضحاک" رقم سلطان محمد در شاهنامه طهماسبی است. با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا با کمک "الگوی کنشی گریماس"؛ یکی از ابزارهای مفید در شناسایی ساختار روایت؛ به بررسی انطباق این ساختار در نگاره پرداخته شده است؛ مطابق این الگو و بر مبنای محور همنشینی و تقلیل عناصر روایت به سه دسته زوج تقابلی، زمینه تحلیل نگاره بر اساس ساختار روایت فراهم می گردد. سپس با شناسایی و تطبیق سه دسته زوج تقابلی موجود در نگاره زیر دسته های کنشی آنها مبنی بر قطعیت و احتمال، فعال یا منفعل بودن و انجام آگاهانه یا نا آگاهانه کنش بررسی می شود. ضمن توصیف عناصر ساختاری روایت،روابط زمانی حاکم بر نگاره استخراج و تحلیل می گردد. نتیجه این بررسی نشان دهنده همخوانی بصری و کنشی نگاره با الگوهای جدید روایی است و ضمن اثبات برقراری روابط توالی زمانی؛ همزمانی فراگیر، کامل و همزمانی- توالی و توالی با تاخیر همچنین تبدیل روابط زمانی به مکانی را آشکار می سازد و در انتها همخوانی روایت موجود در نگاره با ساختار نحوی روایت مبتنی بر وجود روابط همنشینی قراردادی، اجرایی و انفصالی در روبنا نیز حاصل می گردد.

کلیدواژه‌ها