بررسی نقش خورشید بر سفالینه های ایران

نویسنده

کارشناس ارشد نقاشی، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا

چکیده

سفال به عنوان نخستین کتاب مصور بشر، از دیرباز بستری بوده برای نمایش احساس و بیان اندیشه های انسان. پایداری و ماندگاری فرهنگی این نقوش دیرپا بر بستر سفالینه هایی از هزاره های پیشین تا روزگاران پس از اسلام نمادی است از امتداد فرهنگ قوم ایرانی و ره آوردی برای هنرمندان امروز که آرمانشان ماندگاری واحیای آن تأثیرات مثبت و کارآیی است که درگذشته بدان رسیده اند. از میان این نقوش آنچه بیش از همه به چشم می خورد، نقش خورشید وچلیپا است، که به باور بسیاری از پژوهشگران ریشه در آیین ها و سنت های باستانی و اساطیر کهن این سرزمین دارد. این نقش با وجود سادگی، از تنوع و بدعت فراوانی برخوردار است. مقاله حاضر پس از شرح کوتاهی از خورشید در اساطیر ایران و رابطه آن با چلیپا، به بررسی نقش خورشید، چلیپا، سواستیکا یا گردونه مهر بر سفالینه های ایران پرداخته و تداوم این نقش را تا به امروز نشان می دهد، سپس در قالب جداولی بر اساس موقعیت زمانی، مکانی وآنالیز نقش خورشید و چلیپا به همراه نمونه های تصویری، تنوع بصری آن را نیز در کنار ترکیب بندی متنوع نشان می دهد که نتیجه آن، بیان روند شکل گیری و آشکار نمودن بهتر تاثیر پذیری و شباهت های تصویری این نقش می باشد.

کلیدواژه‌ها