در این مقاله نگرش جانبی و خلاق در هنر برای توضیح آثاری بکار رفته که از تمام جهات واجد معنا و ارزش واحد هستند و با تاکید بر اصل افقی گرایی، سعی در حفظ و گسترش آن دارد تا مفاهیم و غایات هنر اسلامی برای هویت بخشی به هنر جدید تعریف، باز تعریف و حفظ شوند. لذا، پس از معرفی نگرش افقی در مثالهایی گوناگون، نویسندگان به تبیین علت وجود آن در آثار هنری اسلامی پرداخته تا به این پیشنهاد نزدیک شوند که افقیگرایی در هنرهای اسلامی با توجه به جهان بینی و فلسفه خاص پدید آمده، لذا به عنوان یک اصل در کنار سایر اصول، قابل بررسی میباشد. پژوهش حاضر حکایت از این نکته مهم دارد که نگرش افقی با نگاه موازی و تجریدی از بالا و انعکاس آن به صورت هندسی امکانپذیر می شود و افقی نگاری به عنوان یکی از "اصول" هنر اسلامی منشاء بروز و ظهور بسیاری از آثار هنری بوده است؛ به عنوان "شاخص" هادی، ناظر، کنترل کننده، حامی و معرف دگرگونی های سبکی و تحولات آن؛ بعنوان "ضابطه" تعیین کننده استاندارد کیفی و کمی آثار؛ و بعنوان "ملاک و معیار" تمایز دهنده صفات و ویژگی های هنر اسلامی از دیگر هنرها می باشد.