پژوهشی در «اجازه‌نامه» یا «اذن نامه» در قلمرو هنر خوشنویسی

نویسنده

دانشجوی دکترای پژوهش‌هنر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه‌تهران

چکیده

این مقاله به رسم اجازه ستانی و اجازه دهی در آموزش سنتی خوشنویسی می پردازد. شیوه ی درخواست «اجازه» توسط شاگرد پس از اتمام آموزش ها در خوشنویسی به عنوان آزمون صلاحیت شاگرد تلقی می‌شود که شاگرد تمام آموخته های خود را، با زبردستی در مرقعی فراهم می‌آورد، تا استاد به فراغت او از تحصیل در فن شریف خوشنویسی رأی بدهد. این نوشتار ابتدا به حکمت کسب «اجازه» پرداخته، آنگاه در بار? روال کسب اجازه و ورود شاگرد به صنف بحث می‌کند. ضرورت ستاندن اجازه برای شاگردی که سال‌ها فراگیری خوشنویسی را از مبتدی تا استادی با دقت سپری کرده، برای احراز پیشه خطاطی بسیار مهم است. اهمیت آن هنگامی دوچندان می‌شود که در‌یابد پس از ستاندن «اجازه» باید در پاسداشت استاد خود به عنوان مروج شیو? هنری سلسله‌ی استادان پیشین کوشا باشد. سنت «اجازه»‌دهی در علوم انسانی، صنوف جوانمردان و مصنفان پیشه‌های کتاب‌آرایی مرسوم بوده‌است. شاگرد با ستاندن اجازه، اجازه‌ی همکار شدن با استاد خود را می‌یابد و تجربه اندوزی را آغاز می‌کند. حکمت سپردن اجازه به شاگرد جامعه‌ی هنری، منش استاد اجازه دهنده و شاگرد مشتاق را تحت تأثیر می‌نهد و در آخرین حلقه‌ی آموزش یعنی سپردن«اجازه» سنت پایدار حرمت استاد را در نظام آموزش استادـ شاگردی گوشزد می‌کند.

کلیدواژه‌ها