این نوشتار تلاش دارد با نگاهی بر اساطیر و نقشمایههای به جای مانده بر روی آثار هنری، کهن الگوهای گوپت و شیردال را در هنر مردمان خاور کهن تا پایان دوره آهن (سده ششم پ.م) با تأملی ژرفتر بر نمونه های ایرانی پیگیری کند، و در این راه به پی جویی تحلیلی و تطبیقی ارتباط میان این فرهنگها بپردازد. گوپت (انگاره ترکیبی شیر، گاو و پرنده با سر انسان) و شیردال (انگاره ای با بدن شیر و سر عقاب) از بن مایه های کهن مورد استفاده در هنر خاور باستان از هزاره سوم پیش از میلاد به بعد هستند. به نظر می رسد آغازین نمونه های این انگاره را مصریان ساخته اند و پس از آن مردمان میانرودان، عیلام و ایران باختری آن را بر دست سازهای هنری خویش نقش کرده اند. عقاب، انسان، شیر و گاو هرکدام دارای نیروی سحرآمیز و فرمانروای قلمرو خویشتن بودند. هنگامی که درهم آمیخته میشدند، برای نیایشگاهها به نگاهبانانی شکست ناپذیر بدل می گشتند. بهره گیری از این نماد به عنوان نشان شگفت انگیز نیروی برتر در مصر، میانرودان، ایران، آناتولی، یونان و هند با نامها و توصیفات گوناگون رایج گشت و اهمیت بسیاری در اساطیر، هنر و فرهنگ این سرزمینها یافت.