مطالعه ی تعاملات متقابل آثار هنریِ مرتبط با آیین های مختلف، یکی از مهمترین مصادیق مطالعات تطبیقی جهت دستیابی به اطلاعات تازه در خصوص تکوین و تحول این آثار در سرزمین های مختلف است. مصادیق چنین مطالعاتی نشان می دهند که چگونه جریانهای هنری در پی تکوین و توسعه ی آیینها در جوامع، پدید آمده و گسترش مییابند و تا چه حد موجب کمیت و کیفیت های جدید هنری میگردند. تشابهات زیاد، فرم ها و نقوش معماری بودایی با آثار فلزی اسلامی، خصوصاً عودسوزهای سدههای آغازین و همچنین معماری مقابر اولیهی اسلامی، یکی از همین تعاملات متقابل است. مقالهی پیش رو کوشیده است تا به روش کتابخانهای و به شیوهی تاریخی-اسنادی و تحلیل محتوا و ارائهی نمونههایی مستند، و همچنین با بازشناسی این عناصر و مصادیق آن، احتمال وجود نمونههایی از تأثیرات عناصر هنری وابسته به آیین بودا را بر روی هنر مناطق اسلامی، شناسایی و معرفی نماید. حاصل این بررسی، روشن کنندهی این حقیقت است که عناصر به کار رفته در بدنهی این عودسوزها تا حد زیادی برگرفته از نمادهای بودایی است. البته ریشهی نقوشی همچون شیر، گل لوتوس و ... را باید در هنر پیش از اسلام (هخامنشی و ساسانی) که به نحوی از انحا مورد تقلید هند واقع شده است جست.