آینه کاری ایرانی گونهای دیوارنگاری به شمار میآید ولی به اعتبار ویژگیهای بینشی، مضمونی و ساختاری، با انواع دیگر دیوارنگاری در جهان متفاوت است؛ در حقیقت ما در آینهکاری شاهد زبان تصویری ویژهای هستیم که از تعامل میان قطعات خرد شده آینه با نقوش هندسی شکل گرفته است؛ محتوای شکلی این عناصر را فرمهای کوچک هندسی، سه گوشهای منظم و فرمهای ساده شده طبیعی تشکیل دادهاند؛ از جهت ظرافت دید، این روش نتایج درخشانی دربرداشته و سبب بوجود آمدن شیوه نوینی از اجرا گردیده که معادل تصویری آن را میتوان در اشکال گوناگون هنر نوین بویژه هنر فتوکلاژ مشاهده کرد؛ این مقاله تلاشی است برای پاسخگویی به این مسئله که آیا تشابهی میان نشانههای زیباییشناختی در آینهکاری ایرانی و فتوکلاژهای دیوید هاکنی وجود دارد؟ از این رو با بهره جستن از روش توصیفی- تحلیلی و با جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی، به مطالعه پارهای از وجوه اشتراک نمونههای موردنظر میپردازیم. حاصل تطبیق و نتیجه بررسیها نشان میدهد که نشانههای بصری بکار رفته در آینهکاری ایرانی و فتوکلاژهای دیوید هاکنی فارغ از مجموع شرایط زمانی و مکانی به صورت مشابه بکار رفته است.