واژه کیچ در قلمرو هنر به معنای آثار تکراری، تقلیدی و قابلدسترس است که با ویژگیهایی نظیر تکرار امر آشنا، تکثر، تقلید، بهرهگیری از عواطف کاذب، به جای تعقل و دور بودن از ایده همراه است. امروزه تعاریف کیچ در عرصههای مختلف هنری، ادبی، سیاسی و فرهنگی، مورد استفاده قرار میگیرد و رویکردهای گوناگون و آرای متکثری در برابر آن وجود دارد. این پژوهش با اتخاذ رویکرد انتقادی به شیوع و گسترش کیچ و مصادیق آن در عرصهای از ارتباط تصویری که در ارتباط با عموم مخاطبان و در بسترهای عمومی جامعه رواج دارد، پدیده مذکور را روندی بسیار مهم و تاثیرگذار محسوب میکند و آن را نیازمند خوانش و کنکاش میداند؛ زیرا نفوذ و همهگیری این پدیده در جامعه، ارتباط مستقیم با تنزل سطح ذائقه بصری مخاطبان و عدم آشنایی آنان با کیفیت زیباییشناسی ناب، خواهد داشت. پژوهش حاضر با بهرهگیری از روش توصیفی و ابزار جمعآوری اطلاعات کتابخانهای، به بررسی و تبیین کیچ و نمودهای آن در حوزههای مختلف ارتباط تصویری میپردازد. نتایج حاصل نشان میدهد، این پدیده منجر به تولید آثار ارتباط تصویری با ویژگیهایی نظیر تقلید و تکرار، حس آمیزی از طریق تکرار فرمهای آشنا، رجوع تقلیلگرایانه به گذشته و سنت، انباشت و دلالت صریح، میگردد.