بیکرانگی تصویر و کران‌مندی زبان در نقش برجسته‌های ساسانی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 مدیر گروه تاریخ هنر /پژوهشکده هنر

2 معاون پژوهشی پژوهشکدة هنر

چکیده

بررسی نقوش برجستة ساسانی نه تنها در مطالعات تاریخ هنر ایران بلکه در بررسی‌های فرهنگی و هنری این دوره اهمیت ویژه‌ای دارد زیرا این نقوش علاوه بر داده‌های هنری، شواهدی از دولت، جامعه و باورهای رایج آن دوره را در اختیارمان قرار می‌دهند. برخی از این نقوش علاوه بر تصویر دارای متن نوشتاری‌اند. این جستار سعی دارد تا با روش پژوهشی توصیفی-تحلیلی و مطالعة کتابخانه‌ای (اسنادی) ارتباط میان متن زبانی و متن تصویری را در نقش برجسته‌های ساسانی که حاوی زبان و تصویر هستند مورد بررسی قرار دهد. به نظر می‌رسد گرچه هر دو بخش درون یک قاب جای می‌گیرند و یک کل را می‌سازند اما نگاره‌ها در این نقوش به دلیل ویژگی‌های تصویری و نشانه‌ای حاوی اطلاعاتی فراتر از متن‌اند و به سبب معنای اسطوره‌ای و آیینی خود برای بیننده همواره حاضر به نظر می‌آیند، در صورتی که متن نوشتاری از این ویژگی برخوردار نیست و تنها به موضوع و واقعه‌ای خاص مربوط به همان دوره اشاره دارد. بنابراین گرچه تصویر و زبان در یک قاب قرار گرفته‌اند اما روش تفسیری باید در مورد هر بخش متفاوت باشد چنانکه دریافت‌مان از دو وجه زبانی و تصویری نیز در این نقوش گوناگون است.

کلیدواژه‌ها


احمدی، بابک (1371) از نشانه‌های تصویری تا متن، به سوی نشانه‌شناسی ارتباط دیداری، تهران، مرکز.
اکبرزاده، داریوش و طاووسی، محمود (1385) کتیبه‌های فارسی میانه ( پهلوی ساسانی)، تهران، نقش هستی.
پانوفسکی، اروین (1396)  معنا در هنرهای تجسمی،  ترجمۀ ندا اخوان اقدم، تهران: چشمه.
تفضلی، احمد (1376) تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، سخن.
دریایی، تورج (۱۳۸۹) «دستگردوه- شاپور دربندیان»، پژوهش‌های باستان‌شناسی مدرس، سال دوم شماره سوم، صص ۲۴۷- ۲۴۹ .
سجودی، فرزان (1386) «روایت‌گری در تصویرسازی»، کتاب ماه کودک و نوجوان، شمارۀ 121 و 122، صص 71_85.
همو، (1382) نشانه‌شناسی کاربردی، تهران، نشر قصه.
شعیری، حمیدرضا (1383) «به سوی مطالعۀ زبان_ معناشناختی تصویر»، بیناب، شمارۀ 5 و 6، صص 162_ 167.
Back, M. (1978), Die Sassanidischen Staatsinschriften, Acta Iranica 18, Leiden, Brill
Bal, M. & Bryson, N. (1991), « Semiotics and Art History», The Art Bulletin, vol 73, NO. 2, PP. 174-208
Bourdieu,P. & Passeron, J. C. (1990), Reproduction in Education society and Culture, trans. R. Nice, London, Sage Publication
Elkins, J. (1998), On Pictures and the Words That Fail Them, USA, Cambridge University Press
Frye, R.N. (1966),“ The Persepolis Middle Persian Inscriptions from the time of Shapur II”. Acta Orientalia Danica 30, pp. 83-93.
Gignoux, Ph. (1972), Glossaire des inscriptions pehlevies et parthes, CII, Supplementary Series, vol. I, London: Lund Humphries
id. (1998), “Les Inscription en Moyen Perse de Bandian”, Studia Iranica, tom, 27, f. 2
Gropp, G. (1970), « Bericht üler eine Reise in West und Südiran», AMI 3, pp. 173-208
Harmatta, J. (1973), « review of Hinz: Altiranische Funde und Forschungen», Sprache 19, pp. 68_79
Harper, P. O. (1986), " Art in Iran: Sasanian", Encyclopaedia Iranica, vol. II, fas. 1-8, New York: pp.585- 594.
Henning, W.B. (1939), “The Great Inscription from šāpūr I” Bsos 9,pp. 823-849.
Herzfeld, E. (1924), Paikuli, Berlin, D. Reimer
Hinz, W. (1969), Altiranische Funde und Forschungen, Berlin: De Gruyter
Mitchell, W. J. T. (1986), Iconology, USA, University of Chicago Press
Rahbar,M. (2004),” Le monument Sassanide de Bandiān Dargaz” in Studia Iranica 33 , pp. 7-30
Saussure, Ferdinand de, (1915), Course in General Linguistics, ed. Ch. Bally & et. al, trans. W. Baskin, New York, Mc Graw-Hill Book co.
Schmidt,E.F. (1970),Persepolis, III, Chicago- Illinois: University Chicago Press.
Shahbazi, A. (1988), “Bahrām I”, Encyclopaedia Iranica, vol. III, F.5: pp. 514-516
Shenkar, M. (2014), Intangible Spirits and Graven Images: The Iconography of Deities in the Pre- Islamic Iranian World, Leiden: Brill
Skjærvǿ, P.O. (1983). The Sasanian Inscription of Paikuli, 3.1: restored text and translation, 3.2: commentary, Wiesbaden