هنرها در طول تاریخ از منابع متعدد اقتباس کردهاند. برخی مثل سینما بیشتر و برخی دیگر کمتر. به نظر میرسد عکاسی به دلیل ماهیت واقعگرایانهاش، کمتر به این شگرد تن بدهد ولی بررسیها نشان میدهد عکاسی هم از همان آغاز، از منابع مختلفی اقتباس کرده است. ادبیات یکی از منابع برای اقتباس در عکاسی بوده است. اما آیا واقعاً امکان اقتباس از ادبیات و منابع ادبی در عکاسی وجود دارد و اگر دارد چگونه؟ در پژوهش پیشرو که به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته، آثار پنج عکاس در زمینهی اقتباس از ادبیات بررسی شده است. شیوهی جمعآوری اطلاعات، استفاده از منابع کتابخانهای (کتاب، پایان نامه، مقاله) و مراجعه به سایتهای اینترنتی بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، اقتباس از منابع ادبی در عکاسی امکانپذیر است ولی در شاخهی عکاسی صحنه پردازی شده بیشتر دیده میشود و عکاسان از بین متون ادبی، بیشتر از شعر اقتباس کردهاند تا از نثر و دلیل آن هم امکان اقتباس آزادتر از شعر بوده است. متون ادبی برای اینکه بتوانند به شیوهی عکاسی بازنمایی شوند میبایست ظرفیت فضاسازی، شخصیتپردازی، و روایتگری را داشته باشند. با اینحال عکاسان بیشتر برداشت ذهنی و درونی خود را در زمان عکاسی به کار میگیرند و بازنمایی عین به عین متن ادبی در عکاسی امکان پذیر نیست.