جستار حاضر، مطالعهای تطبیقی میان نمونهای شاخص از بشقاب فلزی ساسانی با سفالینههای سلجوقی است که نقشمایهای یکسان و نمادین از انسان را در طبیعتی جاویدان بهنمایش میگذارند. هدف این مقاله، تبیین نسبت مفهومی این نقشمایه در دو دوره تاریخی ایران است که زینتبخش بشقاب سیمین و زرّین ساسانی بوده و در سفالینههای سلجوقی نیز تکرار میشود. پرسش اصلی بدین شرح است: معناشناختی جایگاه انسان که با الگوهای بصری یکسان در بشقاب فلزی ساسانی و سفالینههای سلجوقی نمود یافته با کدام حوزه اندیشگانی انسانگرایانه ایرانی مناسبت دارد؟ این پژوهش با منابع کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی به بررسی کیفی دادهها میپردازد. براساس نتایج پژوهش به نظر میرسد نقشمایه مورد مطالعه که بر محوریت نقش انسان در طبیعتی ماندگار تمرکز دارد، وامدار مفاهیم انسانگرایانه زرتشتی است که در ادوار تاریخی ایران پیش از اسلام تجلی داشته و در دوره اسلامی نیز تداوم یافته است. در بشقاب ساسانی و سفالینههای سلجوقی، تصویرگری انسان دلالت بر جایگاه استعلایی انسان به مثابه باشندگان مینوی دارد که یاریگر امشاسپندان هَئوروَتات و اَمرتات در صیانت از آب و گیاه است. هنرمند ساسانی و سفالگر سلجوقی با آفرینش صحنهای ممتاز بر مقام سپنتایی انسان خرَدوَرز و پیامد نیک مَنشی او در محیط پیرامونی تاکید نموده و جاودانگی فرهنگ ایرانی را در طبیعتی سرمدی میجویند.