تلاش هنر معاصر در گذار از انقلاب مفهومی، دخالت و توان تغییر در گفتمانهای اجتماعی است. رویکرد اخلاقی هنر معاصر در هیأت اکتیویسم هنری، چشماندازی انتقادی به مسائل اجتماعی در دنیای هنر گشودهاست. از مقولههای بنیادین فلسفه اجتماعی، سیاست بهرهوری از محیط زیست و تعهدات زیستی بهعنوان نگرانی جهانی در همه ابعاد است که از مضامین مورد توجه در اکتیویسمهای هنری سالهای اخیر بوده و دیالکتیک میان هنر، امر اجتماعی و اخلاق را مطرحساخته. در علوم اجتماعی معاصر آراء نسل سوم نظریهانتقادی در پرداختن به مبانی هنجاری، تعیین دستورزبانِ اخلاقیِ تضادهای اجتماعی در تبیین الگوی"بهرسمیتشناختن"است. از همین رو پژوهش حاضر به مطالعه قرائت نسلسوم نظریهانتقادی از"بازشناسی"در مطابقت با جنبه اخلاقی تعارضات زیست محیطی مورد توجه در اکتیویسمهای هنری میپردازد. این پژوهش با فرض همسویی تلاش برای بهرسمیتشناختن واقعیتهای اجتماعی بحران زیست محیطی در اکتیویسمهای هنری و نظریه ارجشناسی (قرائت اکسل هانت)، سعی در مطالعه کنشورزی اجتماعی-سیاسی در هنر موضوعگرای معاصر دارد که با روش توصیفی-تحلیلی صورت میپذیرد. ازاینرو میتوان به این نتیجه اذعان داشت که توانشِ اجتماعی اکتیویسمهای هنری در پیگیری مطالبات اجتماعی با جنبههای بازشناسی در نظریهانتقادی نسل سوم مطابقت دارد؛ این توان در راستای شناخت و اقدام برای ترسیم پیامدهای تخریب محیطزیست، همچنین فشار بر نهادهای قدرت و ایجاد مسئولیتپذیری در تعهدات زیستی در دوران معاصر است.