مطالعه تطبیقی نقوش کتیبه ها و پرندگان سفال های دوره سامانی (نیشابور)(قرن 3 و 4 ه.ق) با سفال دوره تانگ درچین(چانگشا)(قرن7تا10م) براساس نظریه گشتالت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 صنایع دستی، دانشکده صنایع دستی، دانشگاه هنر، اصفهان، ایران

2 گروه صنایع دستی، دانشکده صنایع دستی، دانشگاه هنر، اصفهان، ایران.

3 گروه ارتباط تصویری، دانشکده تجسمی، دانشگاه هنر، اصفهان، ایران

10.22059/jfava.2022.348645.666977

چکیده

سامانیان افزون بر ارتباط گسترده با مناطق مختلف، با احیای هنر ایران پیش‌ازاسلام، زمینه‌های رشد و شکوفایی فرهنگ و هنر ایران را فراهم آوردند. از دستاوردهای این زمینه‌سازی، کاربرد متفاوت تزیینات خوشنویسی بر ظروف سفال سامانی است که با تمرکز بر اندیشۀ ایرانی و تأثیرپذیری از نقوش هم‌عصر خود در سفال دوره تانگ چین شکل گرفته‌است. مسئله اینجاست که تنوع خطوط کوفی و ساده‌سازی نقوش پرندگان در سفال سامانی چه شباهتهایی با نقوش سفال تانگ و تفکر آن دارد؟ این مقاله با هدف شناخت ویژگی‌های مشترک بصری و معنایی خوشنویسی و دیگر نقوش سفال دو منطقه نیشابور و چانگشا، بر این فرض می‌باشد که روابط بینافرهنگی میان این دو تمدن در شکل و محتوا، مبتنی بر چرخش زمان،گردش طبیعت و به‌ویژه ارتباط انسان با جهان هستی است که از طریق عناصر طبیعت در تزیینات بازنمایی شده‌است.
نگارندگان با روش توصیفی-تحلیلی به مطالعۀ تطبیقی عناصر بصری و اندیشه‌های این دو دوره بر اساس اصول گشتالت پرداخته و به این نتیجه رسیده‌اند که نقوش سفال‌های هر دو منطقه بر پایۀ اصول گشتالت مشترکی شکل گرفتهاست که معناهای مشابهی از تفکر دائوئیستی و عرفان اسلامی را در بر دارد، به‌طوری‌که در طرح‌اندازی برخی از نقوش رایج سفال سامانی تأثیراتی از تفکر چین مشاهده می‌شود.

کلیدواژه‌ها